روابطعمومي كه ماندگار شد (گفتوگو با روابط عمومي برتر سال 86 در حوزه ICT)
روابطعمومي كه ماندگار شدگفتوگو با داوود زارعيان مديركل روابطعمومي و بينالملل شركت مخابرات ايران
محمدفواد رحمانسرشت- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
اشاره: چهلو دو ساله و اهل دامغان است. در سه دولت تجربه مديريت روابطعمومي دارد و در دانشكده خبر تدريس ميكند. رئيس «انجمن متخصصان روابطعمومي» است و دكتراي علوم ارتباطات خود را از دانشگاه علامه طباطبايي گرفته، و معتقد است كه اصل مهم روابطعموميماندگار، فعاليت حرفهاي در عرصه اطلاعرساني است. داوود زارعيان رسانهها را شايسته احترام ميشمارد و كمتر سوالي از وي يا دفتر روابطعمومي بيپاسخ مانده است؛ خصلتي كه اين روزها و در حوزه ما كمياب است. انتخاب او به عنوان «مدير روابطعموميبرتر» در ميان دستگاههاي مسئول عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات كشورمان، بهترين بهانه براي يك گفتوشنود در پايان سال را فراهم آورد تا با مرور سابقه و فعاليتهايش، موضوع انتخاب يعني «روابطعمومي» را بيشتر مورد مداقه قرار دهيم. زارعيان كه صدايش گرفته بود، با لبخند هميشگي ميزبان اين مصاحبه شد؛ اما در حالي گفتوگو آغاز شد كه به فاصله كوتاهي براي رسيدن به جلسه هيئتمديره بايد دفترش را ترك ميكرد؛ قرار گذاشتيم براي رسيدن به موقع او به جلسه مصاحبه را با سرعت 100 شروع كنيم. او حتي به تلفنهايش در حين گفتوگو پاسخي نداد و چايش هم سرد شد.
• خسته نباشيد؛ بهتر شديد؟
نه؛ وقت مريضي بايد استراحت كرد اما من مدام مشغول كار و جلسه هستم.
• امروز گفتوگويمان بيشتر حول بخشي از ارتباطات يعني «روابطعمومي» است كه موضوع فعاليت و سمت شماست، به نظرتان در ايران جايگاه اين موضوع نزد مديران كجاست؟
من فكر ميكنم يكي از رشتههايي كه كمتر به عنوان يك رشته تخصصي به آن نگاه شده رشته روابطعمومياست. شايد خيلي اوقات انتظاركساني كه مديران روابط عمومي را منصوب ميكردند از «روابطعموميچي خوب» كسي بود كه بتواند ظاهرا ارتباط خوبي با ديگران برقرار كند. شايد همين تفكر باعث شد كه ارسطو ارتباطات و شايد روابطعمومي را يك علم قلمداد نميكرد. اما كاركردهاي روابطعموميدر سالهاي اخير نشان داده كه روابطعموميعلم است و به گونهاي است كه اتفاقا در آن بسياري از رشتهها لحاظ شده است. علمي است كه مجري آن ضمن تسلط به مديريت بايد جامعه شناسي بلد باشد، و در حالي كه مردمشناسي ميداند بايد نسبت به هنر بيگانه نبوده و تكنيكهاي ارتباطي را هم خوب بلد بوده تا بتواند موفق باشد.
اين نگاه باعث ميشود كه تعداد افراد كارشناسي را كه در حوزه تخصصي روابطعموميپيدا ميكنيم كم باشند. البته كم بودن آن دلايل مختلفي دارد كه يكي از آنها اين است كه وقتي نگاه به روابطعموميمثبت نباشد، كمتر افرادي علاقهمند كار در اين حوزه هستند؛ به همين علت با وجود توانمنديهايي كه دارند از اين حوزه بيرون ميروند. اما شايد چون تحصيلات من در رشته روابطعموميبوده است در اين حرفه ماندگار شدم. همواره يك اصل را مدنظر خود قرار دادهام و آن، كار حرفهاي كردن در عرصه اطلاعرساني است. دولتهاي ايران هم آنچنان بودهاند كه وظيفه روابطعموميهمواره سخنگويي، اطلاعرساني و اطلاعيابي بوده است. روابطعموميها هميشه بايد ضعفها را به مسئولان منتقل كرده و عملكردها را براي عموم منتشر ميساختند.
• شما از جمله مديراني هستيد كه در دو دولت حضور داشتيد. لطفا تفاوت كار در حوزه روابطعموميدر اين دو دوره را بگوييد؟
من در سه دولت مختلف مسئوليت روابطعموميداشتم، تفاوتي در برخورد با حرفه روابطعمومينديدم تا به حال هيچ دولتي از ما انتظار اغراق نداشته است. شايد تفاوت تنها از بابت تكنيك بوده است. براي مثال تعداد رسانههاي دوره فعلي با دوران دولت آقاي هاشمي قابل قياس نيست شايد آن موقع 10-12 روزنامه منتشر ميشد بنابر اين در حال حاضر كار روابطعموميها دشوارتر و پيچيدهتر از گذشته شده است. سال 70 كه به عنوان رئيس اداره انتشارات روابط عمومي وارد وزارت ICT شدم با تعداد معدودي روزنامه مواجه بوديم و مجله تخصصي هم هنوز وجود نداشت؛ سال 75 هم كه وارد عرصه مخابرات شدم بازهم مجله يا روزنامه تخصصي مخابرات نداشتيم. در حالي كه امروز با بسياري رسانهها از جمله روزنامهها، هفتهنامهها و مجلات تخصصي و دهها رسانه ديگر مواجه هستيم؛ با اين اوصاف كار در عرصه روابطعموميمدل تخصصيتري يافته است.
• آقاي زارعيان، ما با عملكرد غيرشفاف برخي روابطعموميها مواجهيم، با توجه به جايگاه كليدي يك روابطعموميدر انعكاس درست يك واقعيت، اين عملكردها نشان از محدوديت انتشار اطلاعات به رسانهها ندارند؟
من معتقدم كه دولت فعلي بسته عمل نميكند. تنها به دليل اينكه در برخي از عرصهها متخصصان روابطعمومينداريم اين استنباط در جامعه گسترش پيدا كرده است. هيچ وقت در دولت جديد به من نگفتند كه فلان مطلب را نگو، هيچ وقت خط قرمزي براي من تعيين نكردند، و به دليل گفتن مطلبي توبيخ نشدم و اين واقعيتي غيرقابل انكار و قابل اعتراف است. فكر ميكنم تلقي بسته عمل كردن براي دولت فعلي به دليل احتياط افراد ناشي و غيرمتخصص وارد شده در عرصه روابطعمومياست. مگر رسانهها تا به حال چه مورد غيرمتعارفي از ما خواستهاند؟ بنابراين رسانهها بايد تمام و كمال پاسخ خواستههاي خود را دريافت كنند چون خواستههاي متعارفي دارند مگر آنكه پاسخ سوالي را يك روابطعمومينداشته باشد كه تا به حال اين كاستي براي مجموعه ما پيش نيامده است.
• آقاي دكتر، چالشهاي پيش روي روابطعموميها در كشورمان را چه ميدانيد؟
اين نكته مهمي است كه ميپرسيد. اول از خود روابطعموميها شروع ميشود، عدم تخصص، نديدن آموزش كافي، عدم شناخت محيط رسانهاي كشور و نحوه تعامل با رسانهها و اين موارد بخشي از چالشهاي اين حوزه محسوب ميشود. چالشهاي بعدي مربوط به مديريت كلان است. عدم شناخت مديران ارشد كشور نسبت به تعريف و عملكرد روابطعمومي، نگاه سنتي به روابطعمومي، نگاه توزيعگر يا تبليغ كننده به روابطعمومياز جمله چالشهاي روابطعموميبشمار ميرود. از طرف ديگر كمبود بودجه، نداشتن اعتبار كافي بدليل تعيين نشدن روابطعموميبعنوان اولويت اول يك مجموعه در كنار چالشهاي ذكر شده جملگي مشكلات پيش روي روابط عموميهاست. اگر همه اين موارد را با چالشي اساسي كه همان دور بودن اداره روابطعمومياز دستگاه مديريتي و نبود اين اداره در بطن يك مجموعه و به تبع آن نداشتن اطلاعات لازم است را در كنار هم قرار دهيم آن وقت چالشها را كامل بيان كردهايم.
من فكر ميكنم بايستي روابطعموميها و مديران با هم كمك كنند تا اين مشكلات برطرف شود چرا كه رفع آن از سوي هر يك به تنهايي امكانپذير نيست.
• ابزارهاي حل اين مشكلات كدامند؟
«آموزش» ابزار اوليه است، جذب نيروهاي كارآمد و متخصص، اعتماد به روابطعمومي، اعطاي اختيارات لازم به روابطعمومي، بازيگر كردن روابطعموميدر عرصههاي مختلف، اجازه حضور روابطعموميدر جلسات و شوراهاي سياستگذاري و تصميمگيري نيز از جمله ابزارها بشمار ميرود. در كنار اينها ابزارهايي چون بودجه، امكانات، تجهيزات بايد به روابطعموميها داده شود. روابطعمومينبايد در مورد كارهاي كوچكي كه احيانا بد انجام شده بازخواست شود، براي اينكه در حجم وسيع كارهاي يك روابطعمومياين قبيل اتفاقات دور از ذهن نيست.
بنابر اين با رفع چالشها و با استفاده از ابزارهاي اشاره شده ميتوان شاهد بوجود آمدن روابطعموميهاي موفق ايراني در سطح بين الملل بود. اما متاسفانه تجربه نشان داده است كه در كشور ما خيليها روابطعموميرا داراي اولويت بالا در يك سازمان نميبينند و بسياري از مديران با مشاهده استعداد يك فرد و مجموعه توانمندهايش به او سمتي در هيئت مديره يا جاي ديگر پيشنهاد ميدهند و ميگويند كه تو براي اين حرفه حيف ميشوي! امروز در جهان دستگاه ارتباطي سيستمي فرهنگي قلمداد ميشود و اين دستگاه در تمام جهان اولويت اول يك سازمان است. اما يك روابطعموميبد با اطلاعرساني غلط خود ميتواند كل يك سيستم را نابود كند.
• شما جايگاه روابطعموميرا در حوزه ICT كجا ارزيابي ميكنيد؟ نقش اين اداره در اين حوزه با ديگر حوزهها چه تفاوتهايي دارد؟
سرعت تحولات در حوزه ICT ايجاب ميكند تا نقش روابطعموميهم چند برابر شود در برخي حوزهها چون سرعت تحولات پايين است روابطعموميها به هر شكل ميتوانند خود را همراه و همگام كنند كه اين مسئله در حوزه ICT بسيار مشكل است، چراكه روابطعموميها بايد در حوزههاي مختلف آموزش، فرهنگسازي، مدافع سازمان، مدافع مردم وارد بشوند كه مجموعه اين كارها فعاليت پرمشغلهاي را براي روابطعموميرقم ميزند. از سويي هم روابط عمومي اين حوزه علاوه بر اين دانستهها بايستي اطلاعات فني هم داشته باشد. شما در خيلي از بخش ها كه به عنوان مدير روابطعموميكار ميكنيد خيلي سريع اطلاعات و اصطلاحات را ياد ميگيريد. مثلا اصطلاحات مالي در حوزه روابطعموميبانكداري.
اين موضوعي است كه با چهرهاي متفاوت از ديگر عرصهها در حوزه تكنولوژي و ICT يك مدير روابطعموميرا مواجه ميسازد. در حوزه ICT در كنار اطلاعات اجتماعي و ارتباطي بايستي به اطلاعات به روز ICT و مخابراتي مجهز باشيد. چون مدير روابطعموميبايد خود پاسخگو به سوالات باشد پس بايد خود به اطلاعات مسلط باشد. بنابر اين به دوستاني كه در اين حوزه فعاليت ميكنند توصيه ميكنيم كه فقط روابطعمومينخوانند و فناوريهاي روز را نيز مطالعه و با علوم ديگر نيز آشنا شوند.
• به نظر شما وضعيت فعلي در روابطعموميمخابرات رضايتبخش است؟
برخي دوستان ميگويند كه حيف است شما بخواهيد باز هم در روابطعموميبمانيد شما دكترا گرفتيد و مثلا ميتوانيد معاون مدير عامل بشويد. اما مطمئن باشيد كه من اگر راضي نبودم نميماندم. من ماندهام چون در درجه اول كار روابطعموميرا دوست دارم و در درجه دوم اينكه از شرايط موجود راضي هستم. ما در وزارتخانه هر امكاني كه خواستهايم در اختيارمان گذاشته شده است و هيچ محدوديت ارتباطي ميان من و مديريت شركت وجود ندارد.
• اين موفقيت را از تسلط به حرفه خود ميبينيد يا از نگاه مناسب مديريت به جايگاه روابطعموميدر مخابرات؟
هر دو عامل نقش موثر دارد، هم مديريت به جايگاه و فعاليت روابطعمومياشراف كامل و نگاه صحيح دارد و هم نقش من كه بيتاثير نبوده است.
• آينده مخابرات را از ديدگاه مدير روابطعموميمخابرات چگونه ارزيابي ميكنيد؟
امروز مخابرات در همه كشورهاي دنيا به عنوان عامل اصلي توسعه مطرح است، بنابر اين اگر بخش مخابرات يك كشور عقب بماند، همه اعتراف به عقبماندگي آن كشور خواهند كرد. شايسته است كه مسائل مخابرات را به دو بخش تقسيم كنيم: اوليه و ثانويه. اول اينكه به همه مردم وسيله ارتباطي بدهيم كه اين خود عاملي براي رشد اقتصادي پايداركشور محسوب ميشود. صرفهجوييهايي كه به تبع آن در هزينه ها و رفت و آمدها ميشود كه اين خود براي اين آرمان تاثيرگذار است. من فكر ميكنم كه ما بخش اول را خوب انجام دادهايم و كافي است؛ بايد به بخش دوم رسيدگي بيشتري كنيم. بخش دوم ثانويه است يعني نفوذ در ساير زيرساختها و در بقيه بخشهاي كشور كه اين موضوع نيازمند يك هماهنگي ملي است و يك سازمان به تنهايي نميتواند از عهده آن برآيد. در حقيقت در بخش فرهنگسازي براي استفاده صحيح از فناوريهاي موجود سوار بر زيرساختار موجود ما به تنها نميتوانيم و عزميملي چارهساز است. ما در آينده با كمك ديگر سازمانها بايد به اين سمت حركت كنيم و قطعا آينده مخابرات خوب خواهد بود.
• با توجه به طرح موضوع خصوصيسازي در مخابرات، فكر ميكنيد بهاندازه زيرساخت فني، زيرساختار لازم خصوصيسازي مخابرات هم فراهم است؟
روزهاي اول كه اين بحث مطرح شد ما نگران بوديم و فكر ميكرديم كه ظرف مدت 3- 2 ماه خصوصيسازي انجام ميشود؛ آن روز احساس بر اين بود كه بسياري از زمينهها فراهم نيست. اما امروز خوشبختانه اين زمينهها در حال فراهم شدن است. ذات كار بسيار دشوار است. معمولا خصوصيسازي شوكي را به مجموعه وارد ميكند. اميدواريم و تلاش ميكنيم كه خوب انجام شود كه در اين صورت هم براي جامعه و هم براي كارمندان منافع دارد و در كل به اقتصاد كلان جامعه كمك خواهد كرد.
بسياري از كشورها كه خصوصيسازي را اعمال كردند حدود 5-6 سال بر روي اين زمينه كار كردند در مخابرات هم از زماني كه تصميم گرفتيم تا اپراتور دوم تلفن همراه را وارد كشور كنيم تمرين خصوصيسازي را آغاز كرديم و الان 3-4 سال است كه روي اين زمينه كار ميكنيم و فرايند بسيار خوب پيشرفته است. روزهاي اول كه اين بحث مطرح شد با سيل تماسها و مراجعات پرسنل مخابرات مواجه بوديم كه با مجموعه كارهايي كه انجام شد تماسها هم كاهش پيدا كرد. اميدوارم كه اين بحث به خوبي پيش برود چون اين مجموعه سزاوار آن هست كه در اين بخش موفق شود. فكر كنم اين موضوع با روندي كه رو به رشد است تا پايان سال آينده به طول بيانجامد.
• آقاي زارعيان شخصا از عملكرد خودتان در مخابرات راضي هستيد؟ آن را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
توان ما بيشتر از اين است و بيشتر ميتوانيم كار كنيم. ارزيابي را هم شما رسانهها بايد انجام دهيد. شايد رضايت من از اين بابت است كه در كنار خدمت به جامعه و سازمان در حوزه روابطعمومييك كار دوميرا هم انجام ميدهم و آن هم خدمت به حرفه روابطعمومياست. اينكه در قالب انجمن متخصصان روابطعمومي، جامعه روابطعموميرا هم ارتقاء دهيم. اين مسئله هم به مجموع رضايت از عملكردمان اضافه ميشود. تلاش ميكنيم كه شغل روابطعموميرا كه شغل بسيار حساس و مهمي است بخاطر كاركردهايي كه روابطعموميدر جامعه ميتواند داشته باشد جايگاه و موقعيت واقعي خود را پيدا كند.
• دكتر، براي آينده چه برنامههايي داريد؟
من دو مقوله را دنبال ميكنم كه يكي روابطعموميو ديگري تدريس است. تا زماني كه امكان داشته باشد هر دو را انجام ميدهم و زماني كه امكان نباشد تدريس را پيگيري ميكنم چرا كه علاقهمندم كار علمي در عرصه روابطعموميرا بطور جدي دنبال كنم. البته چند كار فرعي هم كنار اين دو مورد در ذهن دارم و بنا دارم مجلهاي در اين حوزه منتشر كنم. به زودي و شخصا بر روي آن مديريت خواهم كرد. هركجا كه روابطعموميبحث اصلي تدريس باشد آمادگي تدريس دارم اما اكنون در دانشكده خبر به تدريس درسهاي تخصصي روابطعموميبه علاوه حقوق ارتباطات جمعي و افكار عموميمشغولم.
• جايگاه نشريات تخصصي را در حوزه ICT و روابطعموميچگونه ميبينيد؟
خوشبختانه اين عرصه رشد خوبي داشته است، سالهاي اولي كه اين گونه نشريات منتشر ميشد مملو از اشتباهات گوناگون در خصوص طرح مسائل فني و اظهارنظرها بر مبناي دريافت و اطلاعات اشتباه بود. اما در سالهاي اخير از لحاظ كمي و كيفي از رشد مطلوبي برخوردار است جايگاه خوبي هم در مجموعهاي مانند مخابرات دارد و نگاه به آنها نگاهي كاربردي است؛ از مطالب و محتواي آنها استفادههاي زيادي ميشود. به اعتقاد من هنوز براي مجلات تخصصي جاي كار وجود دارد، خارج شدن از فضاي صرفا فني و بررسي جنبههاي اجتماعي و كاربردي فناوري و سوق دهي محتواي مجلات به خانوادهها موجب افزايش مخاطبان و گستره آن است. البته براي رشد آنها من شخصا با كمكهاي مستقيم دولت مخالفم چراكه جايگاه مستقل مجلات بايد حفظ شود بلكه بايد جايگاهي را فراهم كرد تا زمينههاي خريد مجلات از سوي دولت ايجاد شود.
• آقاي دكتر زارعيان در پايان اين گفتوگوي دوستانه لطفا نظرتان راجع به ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات را به ما بگوئيد؟
«دنياي كامپيوتر و ارتباطات» از جمله مجلات تخصصي با سابقه حوزه ICT است كه ضمن تشكر از شما بايد بگويم مورد توجه مجموعه مخابرات است و كارشناسان و همكاران ما به آن توجه دارند؛ و با توجه به محتوا و رويكردش، تقاضاي زيادي هم براي آن در مجموعه وجود دارد. برايتان آرزوي توفيق دارم.