به ده متري خطوط قرمز هم نزديك نميشويم!
گفتوگو با مدير و سردبير مجله اينترنتي فريا
محمدمهدي مولايي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
اشاره: در وب فارسي سايتهاي توليدكننده محتوا و مجلات اينترنتي معمولا بر اساس دو مدل شكل ميگيرند و فعاليت ميكنند؛ اينگونه سايتها يا به دنبال انگيزههاي غيراقتصادي و به شكل داوطلبانه ايجاد ميشوند و يا با حمايت بخش دولتي. دسته اول توسط اشخاص يا گروههاي همفكر، دانشجويي، وبلاگنويسان و با انگيزههاي شخصي راهاندازي ميشوند.
اينگونه سايتها عليرغم شروع خوب، بخاطر مشكلات مالي و نرسيدن به يك مدل اقتصادي، اغلب دوام چنداني پيدا نميكنند و اكثرا بعد از مدتي تعطيل ميشوند. دسته دوم سايتها و مجلاتي هستند كه به وسيله يا با حمايت نهادها و سازمانهاي دولتي راهاندازي و اداره ميشوند. اين دسته سايتها عليرغم اينكه مشكل اصلي دسته اول يعني مشكلات مالي و اقتصادي را ندارند اما گرفتار مسائل و حواشي خاص كارهاي دولتي هستند.
اين سايتها هم در عمر كوتاهشان با دسته قبلي اشتراك دارند و بخاطر نبود ديد مناسب و عدم شناخت فضاي مجازي از طرف اغلب مديران دولتي و وجود نداشتن ثبات مديريتي در مجموعههاي دولتي معمولا عمر طولاني ندارند. اين در حالي است كه درآمدزا نبودن فعاليتهاي اينترنتي در وب فارسي باعث شده بخش خصوصي كه در سياستگذاري به دنبال منافع اقتصادي است از سرمايهگذاري در اين حوزه خودداري كند.
از معدود فعاليتهاي انجام شده در اين بخش توسط بخش خصوصي سرمايهگذاري شركت داتك براي راهاندازي شركتي براي پشتيباني سايتهاي توليد محتوا و مجلات اينترنتي است. حاصل اين سرمايهگذاري فعاليت چند سايت توليد محتواست كه معروفترين آنها مجله اينترنتي فريا است. براي آشنايي بيشتر با اين مجموعه با كامران وطنآبادي مدير عامل شركت داتيس پارس و سحر شهاب سردبير مجله فريا در مورد مجموعه سايتهاي اين شركت گفتوگو كردهايم كه ميخوانيد.
• مدل و نظام غالب توليد محتوا در اينترنت ايراني يا انگيزههاي شخصي و يا حمايتها و سرمايهگذاري دولتي است. اما ظاهرا شما مدل ديگري داريد و يك شركت ايراني به انگيزههايي كه شما توضيح ميدهيد آمده و براي توليد محتوا سرمايهگذاري كرده است. چطور شد كه وارد اين عرصه شديد؟
وطنآبادي - سال ۸۳ بر اساس علاقهمندي شخصي خودم يك وبلاگ تخصصي موسيقي به نام گفتوگوي هارمونيك راهاندازي كردم. وبلاگ توليد محتواي خوبي داشت، موفق بود و بعد از چند ماه تبديل به سايت شد. از طرف ديگر من از سالها پيش در شركت داتك كار ميكردم، ما در شركت داتك خدمات اينترنتي ارائه ميكرديم. آن زمان من مدير فني شركت بودم و البته همانطور كه گفتم بر حسب علاقه سايت شخصي هم راهاندازي كرده بودم. آن سالها در شركت به اين نتيجه رسيديم كه بالاخره روزي فرا خواهد رسيد كه دسترسي به اينترنت در سراسر كشور در حد گسترده فراهم خواهد شد. پس خوب است شاخهاي در كارهايمان ايجاد كنيم كه بتوانيم در وب كارهايي انجام دهيم و در كارهايي كه خيليها وارد نميشوند سرمايهگذاري كنيم. شايد خيلي شركتها در زمينه نرمافزاري سرمايهگذاري كرده باشند اما در توليد محتوا كسي وارد نشده بود.
• ورود به اين حوزه چه سودي براي شما داشت؟
وطنآبادي - نكتهاي در مورد تجارت توليد محتوا در وب وجود دارد. شما بايد طي مدت طولاني در وب ريشه بدوانيد تا كاربران شما را بشناسند و اعتبار كسب كنيد. پس از اين زمان شما ميتوانيد در وب به يك قدرت تبديل شويد. در اين صورت پس از مدتي شما يك پايگاه كاربر داريد كه ميتوانيد از آن استفادههاي تجاري هم بكنيد. در صورتي كه اگر بعد از چند سال يك شركتي بيايد و تازه اين كار را شروع كند نميتواند به سرعت به شما برسد. در سختافزار و نرمافزار شما ميتوانيد با صرف هزينه و سرمايهگذاري سريع نتيجه بگيريد ولي در توليد محتوا براي پيدا كردن جايگاه به زمان هم احتياج است. در توليد محتوا شما بايد به مرور با فضاي وب آشنا شوي و يك شخصيت بسازيد، براي همين ما در پائيز ۸۳ تصميم گرفتيم يك شركت در اين زمينه تاسيس كنيم و پيشگام شويم. پس با سرمايهگذاري داتك شركت داتيس پارس راهاندازي شد كه بخشي از فعاليتش مريوط به سايتهاي توليد محتوا و مجلات اينترنتي بود.
• مدل فعاليت و حمايت مالي داتك از شما به چه صورت بود؟
وطنآبادي - فرض بر اين بود حالا كه ما ميخواهيم هزينهاي براي تبليغات كنيم، كاري انجام بدهيم كه به درد مردم هم بخورد. البته سياستگذاري رسما و علنا به اين شكل نبوده ولي اين شايد توجيهي باشد براي سرمايهگذارياي كه انجام شده. هر چند خيليها نميدانند پشتيبان اين سايتها يك شركت است. البته مسئله پنهاني هم نيست و در بخش درباره سايت آمده. پس موافقت شد يك شركت تاسيس شود كه هم كار نرمافزاري در حوزه وب انحام دهد و هم صنعت توليد محتوا در اينترنت را پيگيري كند. البته ماجرا به اين شكل هم نيست كه داتك يك پولي را صرفا براي هزينه كردن به ما ببخشد، ما داريم خدمات نرمافزاري را براي آنها انجام ميدهيم، آنها هم متقابلا ما را حمايت ميكنند. اين شركت چند سهامدار دارد، كه سهامدار عمده آن داتك است. البته چيزي كه باعث شد كار راه بيفتد و تا اينجا جلو بود بيايد نه داتك بود كه ميخواست تبليغ كند و نه پول در آوردن. اينجا هم انگيزههاي شخصي بود. هم من و هم خانم شهاب شخصا دوست داريم كه يك خدمتي به جامعه كرده باشيم.
• حالا بعد از گذشت سه سال توانستيد پايگاه قابل قبولي پيدا كنيد و به وسيله آن به اهداف اقتصادي هم برسيد؟
شهاب - ما اوايل فكر ميكرديم ميتوانيم از راه توليد محتوا درآمد هم داشته باشيم، بعد به دلايل مختلف نتوانستيم اين كار را بكنيم. مهمترين دليلش اين است كه ما شخصيتي روي اينترنت پيدا كردهايم، كه اين شخصيت اصلا به ما اجازه نميدهد كه هر تبليغي را روي سايت بگذاريم. خوانندهها از ما انتظار ندارند در سايت تبليغات ببينند. البته به فرض كه ما اين ملاحظات را هم كنار بگذاريم مگر صنعت تبليغات اينترنتي چقدر ميتواند براي يك سايت درآمدزا باشد؟ رقمي نخواهد شد.
• پس تصور ابتدايي اين بود كه سرمايهگذاري اوليهتان برگشت خواهد داشت ولي بعد از مدتي ديديد اينطور نيست. چرا ادامه داديد؟
وطنآبادي- البته هنوز هم اعتقاد داريم كه سرمايهگذاري ما برگشت خواهد داشت، در اين مورد شك نكنيد. ولي اول فكر ميكرديم اين اتفاق يكي- دو ساله خواهد افتاد، اما الان ميبينيم كه شايد بايد چند سال ديگر هم صبر كنيم تا زيرساختهاي فني فراهم شود. ترافيك وب فارسي بيشتر شود، گردش مالي در آن بيشتر شود. آن زمان مسلما اين سايتها به شركت كمك خواهند كرد. همين الان مخاطبان زيادي داريم، مثلا از شهرستانهاي دور با ما تماس ميگيرند و از ما درخواستهايي دارند. اين بعد فرهنگي را كه كنار بگذاريم، سايتها غيرمستقيم هم براي ما منفعت اقتصادي داشتهاند. مثلا برخي افراد سايتهاي ما را ميبينند و با ما تماس ميگيرند و سفارش سايتهاي مشابه را ميدهند، در صورتي كه ما براي اين نوع خدمات هيچ وقت تبليغي نداشتهايم. به اين شكل چرخه اقتصادي هم داريم.
• بعد از اينكه تصميم گرفتيد وارد حوزه توليد محتوا شويد چه هدفگذارياي داشتيد و كار را چطور شروع كرديد؟
وطنآبادي - تا سه چهار سال پيش در وب فارسي خيلي سايت فعال وجود نداشت. توليد محتواي وب فارسي بيشتر توسط خبرگزاريها بود كه آنها هم اغلب اخبار سياسي منتشر ميكردند. ما تلاش كرديم خلاهايي كه در وب فارسي بود را در حد توانمان بپوشانيم. تا آنجايي كه خاطرم هست در شروع، يك مجموعه سايت راهاندازي كرديد، هفت يا هشت سايت بود. مثلا مجله موسيقي گفتوگوي هارمونيك، مجله علمي سيمرغ، مجله اينترنتي فريا، مجله برترينهاي ايران، مجله ورزشي و... اما بعد از مدتي اكثر سايتها تعطيل شدند و الان دو سايت فريا و گفتوگوي هارمونيك هنوز فعال هستند.
• چرا از زياد شروع كرديد و به كم رسيديد؟
وطنآبادي - شايد خامي و بيتجربگي ما بود. اين همان مسئلهاي است كه در هر تجارتي بايد تجربه كسب كرد تا به موفقيت رسيد. اول فكر ميكرديم سايت داشتن خيلي ساده است، كما اينكه هنوز هم خيليها همين تصور را دارند، فكر ميكنند اداره يك سايت مثل راهانداختن يك وبلاگ ساده است. در صورتي كه اداره سايت يك چيزي بيشتر از اراده براي نوشتن ميخواهد و بايد احساس مسئوليتي پشتش باشد. ما هم اول فكر كرديم در زمينههاي مختلف سايتهايي داشته باشيم و شروع كنيم به توليد محتوا در وب. به چند دليلي موفق نشديم، از جمله اينكه خيلي نيرو لازم بود.
• شما در زمان شروع به كار تيم توليد محتوايتان را چطور تشيكل داديد؟ چند نفر بودند، چه تحصيلات و تجربهاي داشتند؟
وطنآبادي - من بودم كه در رشته الكترونيك درس خواندهام. خانم شهاب هم فوقليسانس انيمشين دارد و در زمينههاي مختلف هنري از جمله سينما فعاليت كرده است. دوستان ديگري هم در طول كار بودند و همكاري كردند. در حال حاضر معمولا من و خانم شهاب موضوعات و مطالب را انتخاب ميكنيم و چند نفر ديگر از دوستان هستند كه بيشتر كار ترجمه را انجام ميدهند.
• پس وقتي تصميم به توليد محتوا گرفتيد، تيم تحريريهاي حرفهاي و متخصص توليد محتوا و روزنامهنگار تشكيل نداديد؟
وطنآبادي - نه. شايد چون تجارت شما را خوب نميشناسيم.
• قاعدتا كار توليد محتوا در وب دو وجه و جنبه دارد. معمولا مجموعهاي كه ميخواهد سرمايهگذاري كند، تيمي را براي پشتيباني و پيشبرد بخش فني كار و تيمي را براي توليد محتوا و بخش روزنامهنگاري كار استخدام ميكند. پس شما اين كار را نكرديد؟
وطنآبادي - نه. چند دليل داشت. در جامعه ما الان بيشتر همه به خبر ميپردازند، ما سعي ميكنيم اطلاعاتي را بنويسيم كه ديگران نمينويسند. اينكه تحريريه استخدام نكرديم به اين دليل بود كه بايد ۲۰ نفر را استخدام ميكرديم و بعد از مدتي عذرشان را ميخواستيم. منابع مالي ما نامحدود نبود و به هر شكل دغدغه مالي مطرح بود. البته در چند مقطع با چند روزنامهنگار و خبرنگار هم همكاري كرديم كه تجربه خوبي نبود و بيشتر سر كارمان ميگذاشتند. مثلا مطالبي كه براي ما تهيه ميكردند را به نشريات ديگر دوباره ميفروختند.
• شايد شما تجربههاي بدي داشتهايد كه از وجود نيروهاي متخصص اين كار صرفنظر كردهايد، اما به نظر ميرسد اين باعث شده كارتان دچار نواقصي هم بشود. مثلا اين باعث شده كه خيلي از جريان روز دور باشيد. درست است كه پرداختن به مطالب غيرخبري و سياسي هم خوب است اما گاهي اينقدر از فضا دور ميشويد كه سايتهاتان به نظر مرده ميآيد. مطالبتان بدون تاريخ مصرف و اصطلاحا آرشيوي است. يعني مطلبي را كه امروز در سايت قرار ميدهيد، اگر سال ديگر همان مطلب را منتشر كنيد تفاوتي نميكند. البته اين نوع مطالب هم بخشي از كار رسانهاي است اما مطلقا محدود شدن به اين نوع مطالب از جذابيتهاي كار رسانهاي كم ميكند.
وطنآبادي - درست است. بيشتر مطالب ما، مطالبي هستند كه ميشود هر زماني منتشرشان كرد. اما اكثر موضوعاتي هستند كه كمتر كسي به آنها ميپردازد و مقاله در مورد آنها به فارسي در اينترنت وجود ندارد. نوع كار ما اينطور است. شما مجله دانستنيهاي سابق را ميخوانديد؟ كار ما تقريبا شبيه به آن است. الان خيلي هم ناراحت نيستيم كه مطالبمان از موضوعات روز فاصله دارد. براي اينكه اصلا استراتژي ما اين نيست كه كار خبري كنيم و با جريان روز كار كنيم. البته اگر يك خبر در سطح جامعه موجش خيلي قوي باشد ممكن است ما هم به آن بپردازيم. مثلا ماجراي حمله سال گذشته اسرائيل به لبنان. چون مسئله خيلي فراگير بود ما فكر كرديم به عنوان يك رسانه ما هم بايد به آن بپردازيم.
• همين روزنامهنگار نبودن تيم كاريتان باعث شده از قالبهاي جذاب روزنامهنگاري مثل گفتوگو و گزارش هم استفاده نكنيد و همه مطالب سايتتان مقاله تاليفي يا ترجمه است.
وطنآبادي - البته در چند مقطع خواستيم اين كارها را هم بكنيم ولي تجربههاي خوبي نبود. در نهايت ديديم نميتوانيم تعامل خوبي با روزنامهنگاران داشته باشيم و همكاري را ادامه دهيم، شايد آنها انتظارات عجيبي از ما داشتند و شايد ما صنف آنها را خوب نميشناختيم. در نتيجه در اين زمنيههايي كه گفتيد كار ما ضعيف شد. ما مثلا در سايت موسيقيمان گزارش و گفتوگو داريم چون شخص مناسبش را پيدا كرديم ولي در سايتهاي ديگر اين اتفاق نيفتاد.
• شما مطالب مفيد و آموزشي زيادي داريد ولي گزارش و گفتوگوهاي جذاب است كه بيشتر در ذهن مخاطب ميماند و رسانه را معروف ميكند. از اين جهت روي اين مسئله تاكيد دارم كه، تجربه شما از معدود نمونههاي سرمايهگذاري بخش خصوص در توليد محتوا بوده است. اگر اين تجربه از جنبه مالي هم موفق باشد، ميتواند الگويي باشيد براي ديگر مجموعههاي خصوصي كه در اين زمينه سرمايهگذاري انجام دهند و باعث ميشود در اينترنت فارسي سايتهاي جدي بيشتري داشته باشيم.
وطنآبادي - البته اين اتفاق به زودي نخواهد افتاد. هنوز تبليغات اينترنتي در ايران در مراحل ابتدايي است. حتي شركتهاي آيتي هم كمتر به تبليغات اينترنتي اعتقاد دارند. مثلا يك شركتي كه خدمات اينترنتي ميفروشد، بهترين جا براي تبليغاتش در اينترنت است. ولي هنوز اين اعتقاد را ندارند كه در اينترنت تبليغات كنند و يا اينكه از تيمي براي راهافتادن سايت پشتيباني كنند. بعضيها حتي حاضر نيستد براي شركتشان وبسايت راهبيندازند. بخش خصوصي فقط دنبال مسائل اقتصادي است. چون اينجا بازده سريع مالي ندارد به اين سمت نميآيد. البته پشرفتهايي هم در اين زمينه شده است. الان اگر شركتها سفارش سايت ميدهند، صرفا نميخواهند اسم و آدرسشان در سايت باشد، ميخواهند با مشتري تعامل هم داشته باشند.
• درست است. من هم تصور ميكنم معرفي و برجسته كردن نمونههاي موفق ميتواند ديگران را به ورود به اين بخش تشويق كند. اگر شما از نيروهاي تحريريهاي استفاده مي كرديد شايد بيشتر شناخته ميشديد و بازديدكننده و مخاطب بيشتري داشتيد و در مجموع موفقتر بوديد و در رسيدن به اهداف اقتصاديتان هم موفقتر ميشديد. در واقع حالا كه شما به عنوان يك مجموعه خصوصي در اين زمينه سرمايهگذاري كردهايد چه خوب است ولي چقدر بد كه نتوانستهايد با يك تيم تحريريه و چند خبرنگار به توافق برسيد.
وطنآبادي - ما در شروع كار يك مشاور هم داشتيم و چند هفته جلساتي برگزار كرديم كه ببينيم ميخواهيم چكار كنيم. اينطور نبوده كه كاملا بيگدار به آب بزنيم. اگر آن نبود معلوم نبود الان همين چيزي كه رسيدهايم هم باشيم. البته توجه داشته باشيد شما هر چقدر هدف اوليه بزرگتري در نظر بگيريد، منابع اوليه بيشتري هم نياز داريد. توجه كنيد كه بخش خصوصي حاضر نيست در حوزهاي سرمايه گذاري كلان كند كه زودبازده نيست، در اين زمينه هم محدوديت هايي داشتيم. همين الان هم اگر انگيزه شخصي نباشد همين سايت ها هم نمي توانند جلو بروند. الان ما از جاي ديگري در ميآوريم و خرج اين سايت ها ميكنيم. يك مسئله ديگر هم وجود دارد؛ شما وقتي بازديدكننده سايتت زياد ميشود كه به خطوط قرمز نزديك شوي، حالا چه در عرصه فرهنگ چه سياست. ما اين خطوط را رعايت ميكنيم. ما حتي به ده متري اين خطوط هم نميرويم. همين مزايا و ايرادهاي دارد. كسي كاري به كارمان ندارد، از آن طرف مخاطب كمتري داريم.
• تعيين موضوعات و مطالبتان بر اساس چه ملاكها و معيارهايي است؟
شهاب - اگر صفحه را باز كنيد شايد موضوعات نامنظم و متنوع به نظر برسند، اما براي تعيين مطالب و موضوعات با توجه به نيازهاي جامعه و مخاطب جلساتي داريم و تصميمگيري ميكنيم. تعامل با مخاطب زياد داريم. ما دنبال اين هستيم كه مردم چه چيزي را دوست دارند و دنبال چه چيزي هستيم. سعي ميكنيم در همان حوزهها مقالاتي داشته باشيم.
وطنآبادي - همين كه ميبينيم مخاطب از ما راضي است و با ما تعامل و ارتباط خوبي دارد براي ما رضايتبخش است. اما سرمايهگذاري كه فقط با اين چيزها راضي شود كم پيدا ميشود. سرمايهگذار معمولا دوست دارد پولش را جايي بگذراد و سود بگيرد.
• بازديدكننده سايت در چه حدي است؟
وطنآبادي - تعداد بازديدكننده فريا از روزي ۲۰ هزار تا ۳۵ هزار نفر متغير است.
• ميانگين چقدر مطلب در ماه داريد؟ چقدر تاليف و چقدر ترجمه است؟
وطنآبادي - بيشتر مطالب ما ترجمه است. ما با توجه به منابع محدودمان تلاش ميكنيم، بيشترين خروجي را داشته بشيم. بيشتر روي انتخاب مطالب مناسب و ترجمه آنها متمركز هستيم. در روز حداقل يك مقاله مفصل داريم و در كنار آن ممكن است دو سه مطلب كوتاه يا خبر هم توليد كنيم. اما همين قطرهقطره جمع شده و الان بعد از چند سال حدود چند هزار مقاله توليد كردهايم كه حداقل هزار تاي آنها خواندني است. خبرهاي كوچك را هم ترجمه ميكنيم و خبرهايي را در سايت ميگذاريم كه در ديگر رسانهها منتشر نميشود. البته ظاهرا سايت موقعيت خوبي دارد. گاهي اوقات همين خبرهايمان را چند روز بعد در رسانههاي ديگر ميبينيم و ميشنويم.
شهاب - بازخوردها نشان داده كه مطالب ما قابلتوجه بودهاند. رسانههاي ديگر با و بدون ذكر منبع از مطالب ما فراوان استفاده ميكنند. استفاده از مطالب ما بدون منبع زياد است. خيلي روزنامهها و حتي تلويزيون اين كار را انجام ميدهند. مثلا در ايام عيد تلويزيون ميديديم كه مجري در مورد خانهتكاني صحبت ميكند. جملهها به نظرم آشنا آمد دقت كردم ديدم يكي از مطالب ماست كه مجري دارد از روي آن ميخواند.
• بخشهايي با عنوان بازار و نيازمنديها در سايت شما وجود دارد. اين بخشها قاعدتا بايد برايتان درآمدزا باشد، از اين بخشها هزينههاي توليد محتوا تامين نميشود؟
وطنآبادي - نه. راستش را بخواهيد اينها به جايي نرسيدند. بخشي بود كه ميتوانست براي سايتهاي توليد محتوا ايجاد درآمد كند ولي موفق نبود. بخش بازار ايدهاي بود كه ميخواستيم يك جور فروشگاه اينترنتي و نيازمنديهاي آنلاين براي خريدوفروش كالا باشد. وقتي شما اعتبار به دست ميآوريد ميتوانيد از اعتبار استفاده كنيد و به مخاطب كالا هم بفروشيد. الان روزانه همه ما ايمليهاي ناخواسته زيادي براي خريدوفروشهاي اينترنتي دريافت ميكنيم. اما اينجور كارها در ايران معمولا به سمت زرد شدن پيش ميرود. مثلا سيديهاي هك و طالعبيني فروش خوبي دارند. يكي از دلايلي كه ادامه نداديم همين بود. ضمنا بعد از مدتي ديديم كه اين خودش يك تجارت است.
بايد يك تيم براي گردش ماجرا فعاليت كند تا كار درست پيش برود. براي خريدوفروش، حملونقل، امور پستي و مالي احتياج به يك تيم است. ما اين را تجربه كرديم و ديديم كه با كار اصلي ما تداخل پيدا ميكند و به كار اصلي نميرسيم. ما در نيازمنديها و بخش آگهيهايمان علاوه بر تبليغات متني و تصويري، رپورتاژ آگهي هم داشتيم. البته در آنجا هم بيشتر فعاليتها و اجناس علمي - فرهنگي را تبليغ ميكرديم. همين محدويت براي ما به وجود ميآورد. مثلا تبليغ فروش پفك يا موبايل را در سايت قرار نميدهيم، چون به اين نتيجه رسيديم كه اين مخاطب را اذيت ميكند.
• البته اين نگاه شايد كمي سختگيرانه باشد. مخاطب هم بايد به اين قضيه عادت كند. كاربر بايد بداند وقتي از خدمات يك سايت استفاده ميكند، براي آماده شدن اين خدمات هزينه انجام شده و صاحبان سايت بايد حداقل بتوانند اين هزينه را تامين كنند. ظاهرا نگاه درستي در مخاطب وب فارسي وجود ندارد و خيلي از مديران سايتها اين مشكلات را دارند.
وطنآبادي - درست است. يك مورد جالب در اين زمينه ميگويم تا نوع نگاه بخشي از مخاطبان مشخص شود. ما يك بار در مجله يك مطلبي نوشته بوديم در مورد مزاياي يك نوع شيريني. يكي نفر نظر داده بود كه اين چه وضعي است؟ من ۳ هزار تومان پول كارت اينترنت ميدهم كه اين چيزها را در سايت شما بخوانم؟ برويد روش درست كردن اين شيريني را به من نشان دهيد! مسئله اين است كه به هر حال بايد به اين مخاطب توجه داشت. من فكر ميكنم اگر تبليغات ما بيشتر باشد مخاطب نميپسندد و بخشي از مخاطب از دست ميرود.
• پس از آگهي پولي در نميآيد؟ چقدر براي كارتان هزينه ميكنيد؟
وطنآبادي - نه چيزي در نميآيد. الان هر ماه حداقل يك ميليون و نيم براي فقط دو سايت فريا و گفتوگوي هارمونيك هزينه ميكنيم.
• ارتباط و تعامل شما با مخاطبان چطور است؟
وطنآبادي - ايميلهاي زيادي از مخاطبان داريم. مثلا وقتي مطلب پزشكي و علمي منتشر ميكنيم از ما در مورد مشكلات درماني و رواني مشاوره ميخواهند، يا اگر در بخش گشتوگذار كشوري يا مكاني را معرفي كنيم در مورد سفر به آنجا از ما ميپرسند. همين تعامل و بازخورد از مخاطب نشان ميدهد فعاليت قابليت بازدهي اقتصادي دارد و با ساماندهي اين مخاطب ميشود درآمد هم كسب كرد. فكر ميكنم ميشود. مثلا مشاوره آنلاين را در غالب خدمتي ارائه داد. اين كارها شدني است اما هنوز زمان آن نرسيده كه كار اجرايي شود. شايد بزرگترين مشكل آن پول الكترونيكي است.
• مخاطب شما بيشتر دنبال چه نوع مطالبي است؟ پربينندهترين مطالبتان كدام است؟
شهاب - در موضوعات سلامتي ظاهر، رژيم غذايي، تغذيه، بلند و كوتاه كردن قد و چاق و لاغر شدن مطالب بيشترين بازخورد و بازديد را دارند.
وطنآبادي - از جستوجوي كلمات كليدي انرژي هستهاي، روابط زناشويي، چاي سبز، يوگا در موتورهاي جستوجو ما در ماه گذشته بيشترين ورودي را داشتهايم.