۰
plusresetminus
سه شنبه ۸ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۱

اینترنت را اشغال کنید

ايتنا - اکنون زمان آن فرا رسیده است که شهروندان بینش جدیدی از یک اینترنت مدنی ارائه کنند که بتواند با بینش شرکت‌های بزرگ که مدافع مصرف‌کنندگان هستند، مقابله کند.


منبع: عصر ارتباط به نقل از اسلیت - مترجم: محمود حبیبی
اگر جرج اورول زنده بود، رابطه‌اش با فیس‌بوک چگونه بود؟
راستش، هیچی؛ احتمالا حساب کاربری او توسط این شبکه اجتماعی غیرفعال می‌شد. اگر شانس داشت، به او گفته می‌شد که یک اسکن از صفحه اصلی گذرنامه خود به فیس‌بوک بفرستد و در نهایت با نام «اریک بلر» به فعالیت خود در فیس‌بوک ادامه بدهد.

وقتی پای نام مستعار به میان می‌آید، فیس‌بوک از اتحاد جماهیر شوروی نیز مساوات‌طلب‌تر می‌شود.
شما ممکن است یک فرد ثروتمند یا معروف یا تحت تعقیب باشید اما هنگامی که ‌می‌خواهید در این شبکه اجتماعی ثبت‌ نام می‌کنید، باید فقط به نام واقعی خود فکر کنید زیرا در غیر این صورت به دردسر خواهید افتاد و فیس‌بوک با شور و حرارتی کافکایی شما را شکنجه خواهد کرد.

سال گذشته، این شبکه اجتماعی حساب کاربری «میخائیل خودروکوفسکی» الیگارش زندانی روسی را معلق کرد و از او خواست یک کپی از اوراق هویت خود از زندان خود در سیبری به فیس‌بوک ایمیل کند. جرم او چه بود: هیچ چیز. این مشکل در مورد برخی افراد دیگر نیز اتفاق افتاده است. برخی به خاطر شهرت خود موفق شده‌اند با نام مستعار خود در فیس‌بوک حضور یابند اما خیلی‌ها چنین شانسی ندارند.

اساسنامه فیس‌بوک درباره نام مستعار ممکن است یک اتوکراسی قدیمی باشد اما این امر زحمتی برای خود این شبکه ایجاد نمی‌کند. در واقع، نسخه چینی «انقلاب فیس‌بوک» همه‌ نشانه‌های یک حرکت ضدانقلابی را در خود دارد.

فیس‌بوک به خاطر غیرفعال کردن حساب کاربری یک فعال اینترنتی برجسته چینی که با نام «مایکل آنتی» فعالیت می‌کرد، مورد انتقاد فراوانی قرار گرفت. در مصر، فیس‌بوک به ضرر جناحی از انقلابیون آینده عمل کرد وقتی صفحه فیس‌بوک «وعیل غنیم» مدیر اجرایی گوگل را که با نام متسعار در فیس‌بوک فعالیت می‌کرد، بست.

البته هر شرکتی یک یا دو سیاست احمقانه دارد و فیس‌بوک نیز از این قاعده مستثنا نیست اما این سیاست در قبال نام مستعار بیش از یک سیاست احمقانه است. این سیاست در واقع بخشی جدایی‌ناپذیر از نگاه آلوده فیس‌بوک به آینده اینترنت است که در آن حریم خصوصی ‌در آینده در قالب یک وجه نقد سخت‌یاب جایگزین ارز غالب روز خواهد شد. سیاست پولی فیس‌بوک مبتنی بر یک ایده ساده است: یا شما می‌توانید حریم خصوصی خود را واگذار کنید و در مقابل جهانی از سرگرمی قرار بگیرید یا برای حفظ حریم خصوصی خود می‌جنگید و در فقر سرگرمی زندگی می‌کنید؛ انتخاب با شماست.

این بدان معنا نیست که حریم خصوصی یک ارز بی‌ارزش است برعکس، این ارز قادر به خرید محصولاتی است که پول نقد نیست. واقعا چه چیزی توان رقابت با آرشیو نامحدود موسیقی موجود در سرویس آنلاینی مثل Spotify را دارد؟ هیچ. اما تلاش برای استفاده از این سرویس بدون داشتن حساب کاربری در فیس‌بوک راه به جایی نخواهد برد. Spotify از کاربرانش می‌خواهد قبل از مراجعه به آن یک حساب کاربری در فیس‌بوک ایجاد کنند و برای داشتن این حساب آنها مجبورند با نام واقعی خود عمل کنند. این‌گونه می‌شود که گوش سپردن به موسیقی به صورت ناشناس به یک کار غیرمتعارف تبدیل می‌شود. این کار به تدریج نیز ممکن است به لحاظ فناوری مشکل و گران شود. البته مطالعه به صورت ناشناس هنوز غیرمتعارف نشده است اما وقتی ما کم‌کم کتابخانه عمومی را فراموش می‌کنیم و از آمازون یا Barnes&Noble کتاب قرض می‌گیریم، شرایط مطالعه نیز تغییر خواهد کرد.

همه اینها بخشی از رقابتی است که در سیلیکون‌ولی بین طرفین مختلف برای شبکه‌ای کردن و شفاف ساختن مصرف‌گرایی در جریان است. ما اغلب دست به خرید چیزهایی می‌زنیم که دوستان آنلاین‌مان توصیه کرده‌اند و بلافاصله بعد از خرید به آنها اطلاع می‌دهیم و این‌گونه می‌شود که زنجیره‌ای از نظرات شکل می‌گیرد و مفاهیمی مثل «مصرف بارز» دیگر غیردقیق به نظر می‌رسند. در اقتصاد اطلاعات‌محور جدید، سرویس‌هایی مثل فیس‌بوک یک واسطه قدرتمند است که درونی‌ترین افکار، احساسات و خواسته‌های ما را می‌گیرند ـ از گهواره تا گور ـ و از طریق تبلیغات هدفمند آنها را به پول نقد تبدیل می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی به خاطر خط تجاری خود نیازمند کاربرانی با نام واقعی هستند، درست همان‌طور که بانک‌ها نیازمند دارایی‌های سالم هستند.

با آنلاین شدن نبرد دیرینه بین شهروندان و مصرف‌کنندگان، گروه دوم راحت‌تر می‌تواند اینترنت را به شکل خود درآورد. اینترنت کنونی کاملا شفاف است (یعنی همه فعالیت ما مشاهده، ضبط و تحلیل می‌شود با نگاهی خاص برای پیش‌بینی آینده) این اینترنت بسیار کارآمد است (یعنی همه چیز سازماندهی و ذخیره می‌شود و هر چیزی را می‌توان در عرض چند ثانیه پیدا کرد) و این اینترنت کاملا امن است (همه چیز با یکدیگر در ارتباط است و ذخیره شده. جنایت سایبری با نام مستعار دیگر مفهومی ندارد).

اما در عین حال این اینترنت همچنین ضدنوآوری، کسل‌کننده و غیرقابل تحمل است. در واقع، این اینترنت اگر بهشت مصرف‌کنندگان است، از سوی دیگر دوزخ شهروندان خواهد بود. اگر جرج اورول نتواند با این نام مستعار خود برای رمان ۱۹۸۴ تبلیغ کند، چه سودی از آن خواهد برد؟ (معدود نویسندگان مدرن هستند که می‌توانند فیس‌بوک را نادیده بگیرند زیرا برای بسیاری از آنها این شبکه اولین و تنها مقصد برای معرفی کتاب خود است).

اکنون زمان آن فرا رسیده است که شهروندان بینش جدیدی از یک اینترنت مدنی ارائه کنند که بتواند با بینش شرکت‌های بزرگ که مدافع مصرف‌کنندگان هستند، مقابله کند.

در واقع کمتر بخشی از زندگی سیاسی داخلی یا خارجی وجود دارد که از اینترنت متاثر نباشد. یافتن راهی برای حفظ و گسترش موضع انتقادی شهروندان در قبال مسائل قبل از آنکه غول‌های بزرگی مثل فیس‌بوک موضع خود را از آنها فراگیر کنند، یک اصل ضروری است. این باید به یک اولویت عمومی برای کسانی تبدیل شود که نگران آینده دموکراسی هستند. به نظر می‌رسد برای تحقق این امر همگام با معترضان در کشورهای مختلف که شهرهای خود را اشغال می‌کنند تا حرف خود را به گوش صاحبان صنایع و اقتصاد برسانند، ما نیز باید اینترنت را اشغال کنیم.
کد مطلب: 20305
نام شما
آدرس ايميل شما

مهمترين اقدام برای پيشگیری از تکرار امثال کوروش کمپانی؟
اصلاح قوانين
برخورد قاطع
اصلاح گمرکات
آزاد کردن بازار
آگاه سازی مردم
هيچکدام