IT Journalism و معضلات پيش روي آن
نويسنده: جان سي دِووراك
مترجم: قارن گودرزي- دنياي کامپيوتر و ارتباطات
این روزها بسیاری نگران تعداد اندک مجلات رایانه در بازار چاپ و نشر مجلات تخصصی هستند. این گونه نشریات در دکّههایی که با روزنامههای گوناگون پر شدهاند، جای بسیار کمی را به خود اختصاص دادهاند. مملو شدن شبکه اینترنت با مقالات بیشمار از نویسندگان غیر حرفهای و عموماً تازهکار ــ کسانی که صرفاً به آخرین اخبار و مشخصات جدیدترین محصولات دسترسی دارند ــ نقش قابل ملاحظهای در این غیبت نامیمون دارد. با این حال من فکر میکنم متهم اصلی این پرونده، نبودِ حمايت و پشتیبانی مناسب است. میخواهم بگویم بدون حمایت و توجه دست اندركاران آي.تي و حوزههاي مرتبط با آن، مجلات رايانهاي یک ستاره در حال اُفول به حساب میآیند و به مرور جذابیت خود را از دست خواهند داد. در صورت ادامه این روند، بيشتر صاحب امتیازان، احتمالاً زمینه کاری دیگری را برای ادامه حیات مجلهشان انتخاب خواهند كرد.
تجربه تلخ راديو
پژوهش درباره رایانه یک فراز و فرود ويژه را در منحنی محبوبیت عمومی نشان میدهد؛ همان سیری که رادیو در این نمودار پیمود. در اوایل قرن بیستم قبل از اینکه ایستگاههای رادیویی تبدیل به بنگاههای سخنپراکنی شوند، رادیو در اوج شهرت بود. این تجربه نوپا در منازل مشتاقانش پذیرفته شد و فرستندههای خصوصی با هم طبعآزمایی میکردند. در آن سالها تعداد کثیری از مجلات با موضوعیت رادیو پا به عرصه گذاشتند که اخبار مجذوبکنندهای برای علاقهمندان در صفحات خود داشتند. اما ورود رادیوهای تجاری، ریشه فرستندههای شخصی را زد. (این مانند یک پیشگویی در مورد رایانههای شخصی است!) در حقیقت، باور همگانی در مورد این پدیده نوظهور به عنوان برترین دستاورد بشر که دنیا را دچار تغییر میکند و شگفتیهای آن را در خود محو خواهد کرد، آرام آرام رنگ باخت. به زودی انبوه مجلات مرتبط با رادیو به صرفاً چند نمونه خوب تنزل پیدا کرد و در نهايت به عدد صفر رسید؛ مگر چند ژورنال بازرگانی که وابسته به صنایع حامی خود بودند.
جادوی مجلات ماشین
یک مقایسه بین مجلات رایانهای و همتایانش در زمینه خودرو که همگام با این صنعت رشد یافته بودند، نشان میدهد که بر اثر تجاری شدن و نهادینهسازي صنايع خودروسازی این نشریات وابسته به این صنعت، محبوبیت عمومی خود را از دست دادند. با این حال، هنوز به پیشرفت ادامه میدهند و بازارشان رونق دارد. پی بردن به راز این پایداری چندان دشوار نیست. تفاوت اساسی بین رادیو، رایانه و مانند آنها با خودرو وجود دارد. تقریباً تمامی جنبههای تغییرات فناوری در جهت جلب رضایت مشتری، یکدیگر را از میدان بدر میکنند و بهاصطلاح تاریخ مصرف دارند.
اما با سرویسدهي بهنگام میتوان بیشتر خودروها را برای سالهای متمادی مورد استفاده قرار داد. هر کسی میتواند رایانه کهنهاش را سرویس و راهاندازی کند و درباره محسنات آن نیز قلمفرسایی کند. ولی چه فایده؟ آیا کسی آن را میپسندد؟ اصلاً تا به حال شده که ملاقات یک رایانه سنوسالدار شما را شگفتزده کند و مثلاً آن را یک اثر کلاسیک قلمداد کنید؟! یک خودرو سالم در هر سنوسالی که باشد، بهدردبخور است و کار را راه میاندازد و از بخت خوشش، از بعضی جهات اثر هنری نیز ارزیابی میشود. بنابراین مجموعهدارها نیز احترام خاصی برای آن قائلند. ولي در دنیای رایانه فقط ممکن است رايانههاي عهد عتيق APPLE 1 یا IBM PC به درد مجموعهداری بخورند!
آينده نشريات كامپيوتري
حقیقت این است که امروزه برخلاف رادیو و خودرو، اطلاعات رایانهای بیش از پیش مورد نیاز است. اما خبري درست و حسابي درباره طراحيهای تراشههای جدید اینتل (Intel) به ما نمیرسد. از خطرات ناشناخته اسبهاي تروا هم چندان هشداری دریافت نمیشود. حاضرم شرط ببندم نیمی از کسانی که در مورد رایانه دست به قلم میبرند، در كامپيوترشان تروجان وجود دارد! تکهتکه شدن اینترنت به دست لشکر داتكام مخاطبین را هم به گروههای مختلف تجزیه کرده است. این باعث شده که ناشران و صاحبان امتیاز مجلات در سرتاسر دنيا، با اضطراب به دنبال منابع کسب درآمد بیشتر باشند. تدریجاً اعتبار مالی، شرط اساسی عضویت در برخی گروهها گردید.
جالبترین کار احمقانهای که در تمام دوران زندگیام دیدهام کاری بوده که در رسانه سابق زاکدیویس (که سالها مدیریت آن را بر عهده داشت) انجام شده است. زاک دیویسِ دانشمند، مجلهای موفق با سود خوب (البته نه چندان عالی) به نام PC/Compoting را خرید. سپس با تصمیمی ناگهانی زمینه کاری آن را به تجارت هوشمند تغییر داد؛ البته با همان کادر نویسندگان قبلی! به ناگهان افرادی که دانش زیادی درباره رایانه داشتند، شروع به نوشتن مطلب در مورد راهاندازی مشاغل و ایجاد و کسبوکار کردند! این نمونهای بود از آنچه بر سر مجلههای رایانهای آمد. تجارت هوشمند تنها باعث و باني فروپاشی مجلات رایانهای نبود.
بسیاری از مجلات، به سمت پایگاههایی تغییر مسیر دادند که فعالیتهایی در حد e-commerce و یا فهرستهای Collect and Store داشتند. اندکی بعد، حجم مطالب تلنبار شده به حد انفجار رسید. تأسفبارتر اینکه هیچکدام چنگی به دل نمیزد. مشکل اصلی مجلات رایانهای این است که هر کدام به تنهایی قدرت جذب گروه اندکی را دارند؛ مثلاً مشتاقان صرف بخش سرگرمیهاي رايانهاي، کاربران تازهکار و طرفداران سختافزارهاي جديد.
در اینترنت، از خانمهای خانهدار که تصادفاً مجلهای را برای سرگرمی انتخاب میکنند، خبری نیست. اما ميتوان اوضاع را از آن طرف هم نگاه كرد و كمي خوشبين بود. خبر خوش اینکه پایگاههای مقالههای اینترنتی و خوانندگان آن جای خود را در اینترنت پیدا کردهاند؛ آن هم نه به عنوان یک کتابچه رایانهای، بلکه به عنوان یک سامانه تحویل کتاب، روزنامه و مجله. و این هم محمل دیگری است برای تداوم بقاي مجلاتی از این دست.
منبع: نشريه پي سي مگزين، مارس 2010