کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

نرم‌افزارهاي يكپارچه نياز مديران (گفت‌وگو با مديرعامل شركت شماران سيستم)

17 آذر 1387 ساعت 22:11


نرم‌افزارهاي يكپارچه نياز مديران گفت‌وگو با مديرعامل شركت شماران سيستم ياشار بهمند - اهدا سلطانعلي‌زاده- دنياي كامپيوتر و ارتباطات راهبر تجاري را از سال‌هاي 75 يا 76 كه اولين تجربياتم را به عنوان يك فعال حوزه IT در يكي از شركت‌هاي كامپيوتري فعاليت مي‌كردم، مي‌شناختم. راهبر تجاري، يكي از اولين نرم‌افزارهاي شركت شماران سيستم بود كه در آن دوران بخش قابل توجهي از بازار را به سمت خود جذب نموده بود. شماران سيستم كه از شركت‌هاي باسابقه و خوش نام حوزه نرم‌افزارهاي مالي و مديريتي است كه اين روزها به سمت نرم‌افزارهاي ERP رفته و خبر انتشار ERP اي كه توسط اين شركت نوشته شده است، توجه همگان را به سوي اين شركت جلب نموده است. به بهانه انتشار EPR اين شركت پاي صحبت‌هاي فرهاد اليشائي مديرعامل اين شركت نشسته‌ايم. • لطفاً در ابتدا ضمن معرفي خود در مورد تاريخچه و سابقه شركت اطلاعاتي را به خوانندگان ما بدهيد. فرهاد اليشائي هستم، مديرعامل شركت شماران سيستم. كار را از سال 69 در اين شركت شروع كردم. البته پيش از شروع اين كار در حدود 9 سال سابقه كار مالي داشتم و در شركت‌هاي مختلف سمت مديرمالي را بر عهده داشتم. اين شركت هم سال 63 تحت عنوان مؤسسه حسابرسي و خدمات مالي و حسابداري تاسيس شده است. شركاي اوليه هم در من همين فضا كار كردند و طراحي سيستم مي‌كردند. در سال 69 يك سري افراد جديد مثل خود من وارد شدند و ما با خودمون نرم‌افزار هم آورديم. از سال 73 تغييرات در واقع در نوع محصولاتمان ظهور پيدا كرد و نرم‌افزار را به صورت جدي وارد مجموعه فعاليت‌هاي شركت كرديم. يعني كار اصلي شركت شد نرم‌افزارهاي مالي و حسابرسي. از سال 73 ما رتبه‌بندي شوراي عالي انفورماتيك را دريافت كرديم. در سال 75 ما اولين نرم‌افزار MIS را كه اولين و تنها‌ترين سيستم يكپارچه مالي بود را وارد بازار ايران كرديم. در آن زمان اين كار به لحاظ تكنيكي و نوع نگاه يك فعاليت جديد بود. در آن زمان ما از تكنولوژي‌ها و ايده‌هاي جديدي كه هنوز هم برخي از آنها كاربرد دارد استفاده كرديم. • چه محصولاتي را ارائه كرديد؟ در سال‌هاي اول نرم‌افزار كاملا ويژه‌اي با نام راهبر تجاري را به منظور استفاده در فروشگاه‌ها طراحي كرديم و چون به حوزه نرم‌افزار و همچنين مالي اشراف ويژه‌اي داشتيم، برد خوبي در بازار داشت. روزي 2 الي 3 هزار فروشگاه را تغذيه مي‌كرديم. نرم‌افزاري كه در آن دوره ارائه شد، فقط كار عملياتي را انجام مي‌داد و نيازي به حسابداري نبود. تا سه، چهار سال فروش خوبي داشتيم. به تدريج كه لايه‌هاي تخصصي در شركت بيشتر شد و نيروها متخصص شدند، و همچنين ديگر نرم‌افزارها هم عرضه شد و تكنولوژي هم پيشرفت كرده بود و ديگر آن نرم‌افزار بازار را اشباع نمي‌كرد و نيازها را پاسخ نمي‌داد، به همين دليل رفتيم به سراغ نرم‌افزار جديد به اسم راهبر صنعتي. اين نرم‌افزار كه يك نرم‌افزار يكپارچه است را از سال 75 وارد بازار كريدم. هدف ما شركت‌هاي توليدي و صنعتي بودند. بعدها با جزئي‌تر شدن (دقيق‌تر شدن) به طور تخصصي سراغ بازار خودرو رفتيم. البته ما توانستيم كل صنايع را زير پوشش اين ساختار قرار دهيم و بسياري از نيازهايشان را جواب دهيم. اين نرم‌افزار حدود 32 زيرسيستم دارد: بخش‌هاي مالي مثل حسابداري، خزانه‌داري مثل اموال و بخش‌هاي اداري مثل دستمزد پرسنلي، بخش‌هاي مهندسي مثل نگهداري تعميرات، برنامه‌ريزي توليد، تضمين كيفيت، كنترل كيفي يا فرمول‌هاي ساخت، بخش بهاي تمام شده و بخش بازرگاني شامل خريد و فروش و..... اين نرم‌افزار همه اين موارد را ساپورت مي‌كند. تا به امروز 12-13 سال است كه ما اين نرم‌افزار را در بازار به فروش مي‌رسانيم و استقبال خوبي هم از آن شده است. • شما اعلام نموديد كه نرم‌افزارتان يكپارچه است، از همان سال‌ها شما به دنبال يكپارچه‌سازي نرم‌افزار رفتيد؟ ما چون خودمان سابقه چندين سال مديريت مالي و اداري داشتيم از همان ابتدا به دنبال نرم‌افزار يكپارچه رفتيم. و نرم‌افزار ما اساسا از ابتدا يكپارچه بوده بسياري از اطلاعات شركت‌ها را مي‌تواند در يك جا گردآوري كند و گزارشات يكپارچه‌اي در اختيار مديران قرار بدهد. در هر صورت اين فضايي بود كه ما در اين سال‌ها در آن كار كرديم. البته در ابتدا شايد سليقه مشتري با چيزهايي كه ما نوشتيم خيلي خوانايي نداشت. به دليل اينكه ما براي اولين بار نرم‌افزاري را وارد بازار كرديم كه به صورت يك سيستم يكپارچه نوشته شده بود و مشتري‌هايمان عادت كرده بودند به سيستم‌هاي مجزا. اين مورد از سويي به فرهنگ ما ايراني‌ها نيز بر مي‌گردد. اصولا در ايران مردم ايران همگرا نيستند واگرا هستند و با هم نمي‌توانند كار كنند و هر كس سعي مي‌كند كار خودش را پيش ببرد. بنابراين وقتي شما نرم‌افزار يكپارچه اطلاعاتي وارد بازار مي‌كنيد خطرات خيلي زيادي را بايد بپذيريد كه براي اين نرم‌افزار وجود دارد. نرم‌افزار يكپارچه فرد را به صورت مجزا نمي‌بيند و آن را در قالب يك سيستم و گروه معنا مي‌دهد، اما با اين نرم‌افزار براي خيلي‌ها احساس عدم امنيت به وجود آمد. خيلي‌ها اعلام كردند كه با اين نرم‌افزار احساس مي‌كنيم كسي ما را كنترل و بازرسي مي‌كند. بنابراين ورود به نرم‌افزارهاي يكپارچه ريسك بزرگي بود كه ما آن را پذيرفتيم. در ابتداي كار خيلي‌ها براي خريد اين نرم‌افزار مقاومت كردند. تعداد زيادي مي‌آمدند، وقتي نرم‌افزار را مي‌ديدند آن را تحسين مي‌كردند ولي مي‌گفتند ما اين را نمي‌خواهيم و به ما همان يك نرم‌افزار حسابداري جدا بدهيد، يك نرم‌افزار انبار جدا و .... . از سال‌هاي 80 به بعد مي‌بينيم كه مديران به اين نتيجه رسيده‌اند با نرم‌افزارهاي جداگانه، تكي و جزيره‌اي نمي‌تونند به پاسخ برسند به خاطر اينكه هر كدام از اين سيستم‌ها يك ساز مي‌زند. از شروع دهه 80 ما مواجه با هجوم مديران شديم كه از وضعيت موجود خسته شده بودند به اين ترتيب كه مي‌آمدند مي‌گفتند ما همه اين نرم‌افزارها را داريم ولي جواب نمي‌گيريم. در سازمان هر بخشي جواب خودش را گرفته ولي من مدير جواب نگرفتم. علي رغم اينكه سيستم‌هاي اطلاعاتي خريداري شده بود ولي مديران عامل در بي‌خبري كامل به سر مي‌برند. هر وقت هم حرف زده مي‌شد، مي‌گفتند اطلاعات توي كامپيوتر است. به جاي اينكه به نفع مدير باشد، اين سيستم‌ها به ضرر مدير شده بود. حالا مديران مي‌آمدند و اعلام مي‌كردند كه ما سيستم يكپارچه مي‌خواهيم. فضاي خوبي راي كار ما شد در واقع استقبال خوبي از نرم‌افزار ما شد. از سال 84 به بعد كه اين ضرورت در سازمان‌ها بيشتر شد، خيلي‌ها به سوي راهبر صنعتي ما آمدند و اين نرم‌افزار در صنايع زيادي هم پاسخ خود را داده است. • تعريف شما از نرم‌افزار يكپارچه چيست؟ اگر ما نرم‌افزارها را در ايران از لحاظ ارتباط به سه دسته تقسيم كنيم. يكي نرم‌افزارهاي جزيره‌اي هستند، يا سيستم‌هاي سينگل. شايد بتوان گفت به لحاظ تاريخي آنها از 64-65 وارد ايران شدند. اوايل دهه 70 ضرورت نرم‌افزارهاي لينك شده در بازار زياد شد. اصولا مردم ما نرم‌افزارهاي مرتبط را به صورت لينك شده مي‌بينند. يعني نرم‌افزارهاي سينگلي كه در ديتابيس با هم برابر نيستند ولي رابط كاربري متصلي با يكديگر دارند. بعضاً قابليت ارتباط در اين شكل بين چند نرم‌افزار به وجود مي‌آيد. اما ما از سال 75 اولين نرم‌افزار يكپارچه را وارد بازار كرديم كه نوع آخر نرم‌افزارهاست. نرم‌افزار يكپارچه با بقيه خيلي فرق مي‌كند يعني در ديتابيس يكپارچه است و در روابط با ساير ساختارها يكپارچه است. يعني اين‌ طور نيست كه تعدادي سيستم داشته باشيم. ما يك سيستم داريم و اين سيستم 32 تا زيرسيستم دارد. يعني هيچ سيستمي به تنهايي مستقل نيست. به عنوان مثال اگر مشتري فقط 2 تا از سيستم‌‌هاي ما را بخواهد ما مجبوريم كل 32 سيستم را به آنها بدهيم چرا كه هيچ كدام از اينها به صورت مجزا تعريف نشده و چون نمي‌تونيم اين‌ها را از هم جدا كنيم، بقيه را فقل مي‌كنيم كه نتوانند استفاده كنند. اين تفاوت سيستم يكپارچه با غيريكپارچه است. اكثر افراد مي‌گويند سيستم‌ ما يكپارچه است و يك منو درست مي‌كنند و در واقع همه را يك لينك مي‌دهند. اين سيستم يكپارچه نيست و از نوع لينك شده است. اين به معناي يكپارچگي نيست. ممكن است نرم‌افزارها لينك ديتا هم داشته باشند ولي ظاهراً اين‌ها يكپارچه شده‌اند ولي يك نرم‌افزار يكپارچه اطلاعاتي نيستند. نرم‌افزار يكپارچه اين است كه من بلافاصله فاكتور فروش كه مي‌زنم، همين الآن در همه سيستم‌ها تاثيرش را بگذارد. در انبار، در خريد، در سفارش‌ها، در مالي، در برنامه‌ريزي توليد و ... . • به نظر شما چرا راه‌اندازي سيستم‌هاي يكپارچه سرعت لازم را ندارد؟ علي‌رغم اينكه حدود 20 سالي است كه در دنيا بحث بر روي يكپارچگي نرم‌افزارها مطرح است، متاسفانه حركت ما براي راه‌اندازي سيستم‌هاي يكپارچه كند بوده است. اين عدم رشد يك بخشش مربوط به ما شركت‌هاي انفورماتيكي است و يك بخشش هم مربوط به نياز اصلي بازار و شركت‌ها است. و يك بخشش هم مربوط به فرهنگ ما. در رابطه با صنعت بايد بگويم كه اين نياز است كه ما بر اساس آن نرم‌افزار مي‌نويسيم. صنعت بايد اين را از ما بخواهد. چون درها به روي صنعت ما باز نبوده، خيلي احساس نياز نكرده‌ايم. صنايع ما خيلي كوچكند و هنوز رقابت در صنعت ما خيلي گسترده نشده است. عامل مهم ديگر فرهنگمان است كه همانگونه كه گفتم يكپارچه نيست و با يكپارچگي مشكل دارد. اما شركت‌هاي انفورماتيكي هم در اين زمينه مقصرند. وقتي شما يكپارچگي را انجام نمي‌دهيد، خيلي نياز نداريد كه برويد در تشكيلات مشتري و كار راه‌اندازي را انجام دهيد. در ثاني فروش يك نرم‌افزار يكپارچه سخت‌تر از فروش يك نرم‌افزار سينگل و تك كاره است. شما در نرم‌افزار سينگل با يك بخش و يا يك واحد سرو‌كار داريد نه با كل سازمان. • مشتريان شما بيشتر متعلق به كدام بخش بازار است؟ اگر صنعت را از لحاظ سايز به صنايع كوچك، متوسط و بزرگ تقسيم‌بندي كنيم، بيشترين فعاليت ما در صنايع متوسط و كوچك بوده. البته در سال‌هاي گذشته بخشي از صنايع بزرگ مانند شهيد قندي، پارسيان و فيلورد را هم به سوي خود جذب نموده‌ايم. از لحاظ نوع صنعت هم بايد بگويم ما با بخش زيادي از صنايع همكاري داشته‌ايم ولي مشتريان زيادي در صنعت قطعه‌سازي خودرو داريم. همچنين توانسته‌ايم اعتماد مديران صنعت لوازم خانگي را نيز جلب كنيم. ما نمي‌توانيم سراغ همه بازار برويم و بايد به تدريج به بازارها وارد شويم. هر چه ما بتوانيم رشد بيشتري داشته باشيم، مي‌توانيم به بازار بيشتر وارد شويم و مشتريان بيشتري و بزرگتري را هم جذب نماييم. نرم‌افزار ما بيشتر متعلق به صنايع كوچك و متوسط بود و ما براي ورود به بخش صنايع بزرگ بايد برنامه و نرم‌افزارهاي مناسب آنها را ارائه كنيم. البته بايد اين نكته را هم ذكر كنم كه هر چه نرم‌افزار ما قوي‌تر مي‌شود در لايه‌هاي بالايي صنايع مي‌رويم و هرچه بيشتر وارد صنايع بزرگ‌تر مي‌شويم، ما مشكلات اين نرم‌افزار را پيدا مي‌كنيم و آن را رفع مي‌كنيم. • يعني اين نرم‌افزار تا لايه‌هاي خاصي از صنايع را پوشش مي‌دهد، شما براي صنايع بزرگ‌تر هم كاري ارائه نموده‌ايد؟ بله، با بزرگ شدن صنايع به اين نتيجه رسيديم كه اين ساختار نمي‌تواند كاملاً پاسخگو باشد، چرا كه هر چه صنعت بزرگ‌تر باشد، ويژگي‌هاي آنها هم با هم متفاوت‌تر است. بنابراين نياز به سولوشن‌هايي داشتيم كه هم بتواند شركت‌ها را راهنمايي كند و نرم‌افزار را با شرايط آن شركت‌ها تطبيق‌سازي كند. در اين نقطه بود كه به ضرورت ERP رسيديم. و تلاش كرديم راهبر صنعتي را به سوي ERP سوق دهيم و شروع به ساختن يك ERP با مدنظر قرار دادن شرايط شركت‌هاي ايراني كرديم. امسال خوشبختانه ERP ما شكل گرفته و وارد بازار شده است. در واقع اينجا جزو نخستين جاهايي است كه ما به معرفي اين نرم‌افزار مي‌پردازيم و هنوز به طور جدي وارد اين بازار نشده‌ايم. در اين چند ماه اول بيشتر مي‌خواستيم بازار را تست كنيم و همچنين يك مقدار خودمان را در بازار ارزيابي كنيم. اشكالات اوليه نرم‌افزار را رفع كنيم و تا ان‌شاءالله در آينده بتوانيم ادعا كنيم كه نرم‌افزار بدون مشكلي را وارد بازار كرده‌ايم. • چرا خيلي از شركت‌هاي نرم‌افزاري به دنبال ERP رفته‌اند؟ قبل از پاسخ با سئوال شما بايد بگويم كه سيستم‌هاي ERP فقط نرم‌افزار نيست، در دنيا ERP را راه حل مي‌دانند كه سازمان را متحول مي‌كند. و براي پياده‌سازي ERP بايد يك نوع مهندسي مجدد در سازمان انجام شود و كل سازمان با الگوهاي جديد خودشان را تطبيق بدهند. يك بخش اين راه‌حل استفاده از نرم‌افزار است. در ايران ERP را يك نرم‌افزار تلقي مي‌كنيم، و به اعتقاد شخص من كم لطفي مي‌كنيم. اساسا دنيا ERP را به عنوان يك نرم‌افزار نمي‌شناسد. از سويي نرم‌افزارهاي ERP يكي دو سالي است كه در ايران مطرح شده به طور جدي در خيلي جاها بحث ERP مطرح است. البته چون اين بحث جوان است و بازار خوبي هم دارد خيلي از شركت‌ها را به سوي خود كشيده است. در بازار امروز ايران حدود 15 شركت ادعاي توليد و ارائه ERP دارند ولي نزديك 50% اين گروه ارائه كننده هستند. مابقي هم به نوعي با شريك خارجي در ارتباطند. • استراتژي شما در بازار ERP چيست؟ استراتژي ما در بازار هجومي است. ما دو تا سه سال است كه در ارتباط با ERP سرمايه‌گذاري سنگيني كرده‌ايم و علي‌رغم اينكه رفتيم با وزارت صنايع و شوراي عالي انفورماتيك و شوراي عالي اطلاع‌رساني مذاكره كرديم، ولي هيچ اعتباري به ما تخصيص ندادند و ما مجبور شديم از طريق منابع داخلي شركت سرمايه‌گذاي‌مان را در ERP تامين كنيم. 20 – 24 نفر پرسنل كاملا متخصص درگير اين پروژه هستند. ما متخصصين مجربي را جذب كرده‌ايم، از جمله توانستيم كه يكي از دوستان كه در شركت‌هاي مختلف فرانسوي روي SAP و ERPهاي مختلف كار مي‌كرده را به عنوان مدير طراحي و معماري نرم‌افزار جذب كنيم. به لحاظ ساختار ERP ما يكي از قوي‌ترين ERPها مي‌تواند باشد به دليل اينكه ما تمام تكنولوژي‌هاي روز دنيا را در آن ديده‌ايم و در عين حال ويژگي‌هاي كشور خودمان را هم در آن لحاظ كرده‌ايم. ما نرم‌افزار را از ابتدا نوشتيم. تجربياتي كه در زمينه MIS داشتيم به ما خيلي كمك كرد. ما از حالا به بعد قصد داريم با شدت و جديت وارد بازار ‌شويم و مي‌خواهيم استفاده‌ مناسبي از بازار كنيم. در واقع مشتريانمان را تامين كنيم. به لحاظ كاري ما سه سطح مختلف مشتري خواهيم داشت مشتريان كوچك، مشتريان متوسط و مشتريان بزرگ. ERP براي مشتريان بزرگ است. MIS براي شركت‌هاي متوسط و يك نرم‌افزار هم براي فروشگاه‌ها و شركت‌هاي كوچك. • پس محصول جديد شما ERP براي شركت‌ها، سازمان‌ها و صنايع بزرگ است؟ بله، البته قصد داريم در آينده نرم‌افزار ديگري را هم وارد بازار كنيم كه مانند نرم‌افزار اولمان راهبر تجاري براي صنايع كوچك و فروشگاه‌ها. عرض كردم كه ما سال‌هاست از بازار اين سطح خارج شده بوديم اما چون كمبود نرم‌افزار در آن بازار كاملا محسوس است، قصد داريم نرم‌افزار جديدي را وارد بازار كنيم. •‌ شما پس از خريد نرم‌افزارها به مشتريان خود چه خدماتي را ارائه مي‌كنيد؟ 6-7 سال پيش متوجه شديم كه چون كل سيستم تحت تاثير نرم‌افزار قرار مي‌گيرد بايستي بتوانيم آن شركت را در وارد شدن به اين فضاي جديدي كمك كنيم. اينكه ما يك نرم‌افزار ارائه دهيم و از شركت خارج شويم، شايد خيلي جذاب و قابل استفاده نباشد. پروژه‌هايي داشتيم كه به علت عدم حضور ما، نرم‌افزار خيلي راه نيفتاد، آموزش داديم، تحويل داديم ولي نرم‌افزار را نتوانستند استفاده كنند. چون هنوز بخش‌هاي مختلف نتوانسته بود با نرم‌افزار كار كند و نتوانسته بود فرهنگ نرم‌افزار را بپذيرد. در واقع پياده‌سازي نرم‌افزار خيلي مهم است كه در ابتداي كار نرم‌افزار با شرايط شركت وفق داده شود، در آن زمان كه مشتري خيالش راحت است و نرم افزارها مدتي در شركت كار كرده‌اند، انگار سوار قطاري است كه در حال حركت است. پايه اين بحث از سال 80 شروع شده است به تدريج هر چه پيش رفتيم واحدي به وجود آمده تحت عنوان واحد راه‌اندازي و استقرار، كه قبلا تابعي از واحد آموزش بود و بيشتر نگاهمان آموزشي بود ولي امروز به عنوان يك واحد مستقل به آن نگاه مي‌كنيم. ما موظفشان كرديم كه خودشان با شركت‌ها مذاكره كنند و حتي درآمدزايي مستقلي هم انجام دهند، يعني كارشناسان اين واحد به مراكزي كه ما نرم‌افزار مي‌فروشيم مراجعه مي‌كنند و مذاكره مي‌كنند و تلاش مي‌كنند كه قرارداد راه‌اندازي را اجرايي نمايند تا بتوانند نرم‌افزار را براي شركت‌ها راه‌اندازي كنند. در اين واحد گاهي اوقات تا 20 نفر پرسنل هم وجود دارد. پذيرفتن سرويس‌هاي راه‌اندازي توسط مشتري به دو دليل است، يكي اينكه همه قسمت‌هاي نرم‌افزار مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد و دوم اينكه مشتري در استفاده از نرم‌افزار اشتباه نمي‌كند و به جواب مورد نظر مي‌رسد. اگر چه ما اين نرم‌افزار را وارد سازماني مي‌كنيم چلنج‌ها تازه شروع مي‌‌شود. هماهنگ‌كردن كل سازمان با نرم‌افزار و تغيير فرهنگ سخت‌ترين كار است. خوشبختانه در چند سال گذشته با استفاده از روش‌هاي روز كه در راه‌اندازي سيستم‌ها به كار گرفتيم پاسخ خوبي داده و در بسياري از شركت‌ها موفق بوديم. به جرات مي‌توانم بگويم در سه ساله اخير تقريباً همه پروژه‌هايمان به موفقيت رسيده است. در راه‌اندازي نرم‌افزار، فضاي امروزه براي ما فضاي خوب و دلنشيني است. بعد از نهايي شدن قرارداد راه‌اندازي و استقرار به شكل كاملا متديك عمل مي‌شود يعني يك پروژه تعريف مي‌شود و با استاندارهاي كنترل پروژه، پروژه را پيش مي‌برند. به مشتري برنامه آموزشي مي‌دهند، برنامه راه‌اندازي مي‌دهند، زمان‌بندي مي‌دهند. در اينجا ما سعي مي‌كنيم نقش متفاوت نيروي انساني را به روش‌هاي برخورداري به حداقل برسانيم. ما بخش مهم گزاراشات كار را در انتهاي كار ارائه مي‌كنيم يك كتابچه حداقل در حدود 200 الي 300 صفحه‌اي در اختيار مشتري قرار مي‌دهيم از عملكردي كه پرسنل آن مجموعه داشته‌اند. • خدمات پس از فروش هم پس از دوره راه‌اندازي ارائه مي‌كنيد؟ دومين خدمتي كه ارائه مي‌دهيم خدمات پس از فروش يا خدمات پشتيباني است. ما مشترياني داريم كه بيش از 12-13 سال قرارداد پشتيباني داريم و به اين مشتريان هم سرويس‌هاي سالانه مي‌دهيم. نسخه‌هاي جديد نرم‌افزار را مي‌دهيم و به مشكلات اجرايي كه برمي‌خورند پاسخي پيدا مي‌كنيم. نيازهاي اطلاعاتي كه دارند را برآورده مي‌كينم و نيازهاي آموزشي آنها را برآورده مي‌كنيم. اين مجموعه فعاليت‌هايي بوده كه ما در سال‌هاي اخير به عنوان بخش خدمات پس از فروش محصولات خودمان نگاه كرديم، در واقع خدمات را هم به عنوان محصول نگاه مي‌كنيم. • وقتي ارتباط شما با مشتريانتان بيشتر مي‌شود بايد براي نحوه برخود با مشتري‌ها آموزش‌هايي هم براي كارمندان خود داشته باشيد، صحيح است؟ ما يك سري آموزش‌هايي را داخل سازمان خودمان براي تعارض و برخورد با مشتري داريم، ما مرتب از اين جنبه پرسنل را آموزش مي‌دهيم كه چگونه با پرسنل كارپرداز برخورد داشته باشند كه بتوانند حداكثر نتيجه را بگيرند. آموزش‌ها در زمينه مباحث علوم انساني، علوم رفتاري در اين كلاس‌ها انجام مي‌شود و يا اينكه چگونه با مشتري در بحث‌هاي تخصصي وارد شوند. اينكه چه طوري با مشتريان تعامل كنيم. سعي مي‌كنيم پرسنلي كه در اين بخش انتخاب ‌كنيم، از لحاظ روانشناسي اجتماعي و روانشناسي فردي دانش داشته باشند و بتوانند در مقاطع مقتضي تصميمات درستي بگيرند. ما اصلا به هيچ وجه وارد فضاي برخورد با مشتري نمي‌شيم و در بالاترين سطح و پايين‌ترين سطح آنها هستند كه در واقع كار را تحويل مي‌گيرند و ما معمولا با مديران عاملي مشكلي نداريم، مشكلاتي كه به وجود مي‌آيد در سطوح اجرايي با مديران مياني و كارشناسان است. به جرات مي‌توانم بگويم كه بيشترين فروشي كه در سال‌هاي اخير داشته‌ايم، فروشي بوده كه از طريق مشتريان تركيبي براي ما بدست آمده، يعني به اين ترتيب كه خود مشتري‌ها، مشتري به ما معرفي كرده‌اند. • وضعيت صنعت نرم‌افزار در ايران چگونه است؟ حركتي از 7 الي 8 سال پيش در جهت رشد صنعت IT شروع شد، مديران آن زمان IT را براي توسعه و پيشرفت كشور مهم مي‌دانستند و اين باعث شد تا از اين صنعت حمايت‌هاي لازم صورت پذيرد و شركت‌هاي خوبي هم رشد كنند و بتوانند توانمندي‌هاي خود را ارائه نمايند. اين حركت تا 2-3 سال پيش هم ادامه داشت و از آن دوران تا به امروز با بي‌مهري مواجه شده است و مديران دولتي امروز خيلي به IT بها نمي‌دهند و علي‌رغم اينكه بخش‌هايي در بدنه دولت تلاش مي‌كنند اين اتفاق بيفتد ولي منتها در رده‌هاي بالاتر خيلي با IT همراهي ندارند يا حمايت نمي‌كنند به همين دليل پروژه‌هاي IT خيلي با استقبال مواجه نشده و اين به پتانسيل IT كشور خيلي لطمه مي‌زند. متاسفانه بسياري از شركت‌هاي IT در اين دو - سه ساله يا تعطيل كرده‌اند يا فعاليت‌هاي خودشان را محدود كرده‌اند و يا پروژه‌هاي بزرگشان را جمع‌وجور كرده‌اند به نوعي اين براي مملكت ما يك شكست است. كشور ما پتانسيل بالايي در زمينه IT و بخصوص نرم‌افزار حداقل در منطقه دارد و اين پتانسيل تا يك زماني در اختيار ماست و اگر استفاده نكينم فرصت از دستمان مي‌رود.


کد مطلب: 11719

آدرس مطلب: https://www.itna.ir/interview/11719/نرم-افزارهاي-يكپارچه-نياز-مديران-گفت-وگو-مديرعامل-شركت-شماران-سيستم

ايتنا
  https://www.itna.ir