۰
plusresetminus
دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۱۶
درباره‏ پيچيدگي روابط عاطفی در رسانه‏های اجتماعی

عاشق شدن در فیس‏بوک!

خواستگاری با پیام توییتر
دو سال پیش وقتی مایکل تصمیم گرفت با لزلی ازدواج کند، برای طرح پیشنهادِ ازدواج، ایده جدیدی به ذهنش رسید. او پیشنهاد خود را از طریق نمایش دادن یک تابلو در مسیر دید دوربین‌های سرویس گوگل استریت عملی کرد. روی تابلو نوشته شده بود «لزلی با من ازدواج کن!». او تابلو به‌دست در مسیر حرکت دوربین ایستاد تا تصویرش در سرویس گوگل و نامش در تاریخ رسانه‌های اجتماعی به ‌عنوان یک «اولین» ثبت شود. مایکل این حرکت خود را «پیشنهاد ۲» نامید که اشاره به مفهوم «وب ۲» دارد.
عاشق شدن در فیس‏بوک!

مایکل فقط یکی از برگزیدگان نظرسنجی انتخاب رمانتیک‌ترین لحظه ایجاد شده در رسانه‌های اجتماعی است. وب‏سایت مَشِبِل (mashable) چندی پیش از مخاطبان خود خواسته بود رمانتیک‏ترین چیزی که در تعاملات میان کاربران در رسانه‏های اجتماعی دیده‏اند را نام ببرند. با نظر کاربران، ۱۰ لحظه برتر خلق شده توسط کاربران رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان رومانتیک‌ترین‌ها انتخاب شدند. بجز مایکل، طرح پیشنهاد ازدواج یکی از کاربران توییتر به کاربر دیگر از طریق توییت کردن (ارسال پیام توییتر)، طرح پیشنهاد ازدواج از طریق انتشار فایل ویديویی و استفاده از انواع دیگر رسانه‌های اجتماعی، موارد برگزیده دیگر بودند.

رسانه‌های اجتماعی به وب‌سایت‌های نسل جدید فضای مجازی گفته می‌شود که در آنها کاربران نقش کلیدی دارند. این وب‌سایت‌های جدید در دوره «وب ۲» متولد شده‌اند که تعاملات بین کاربران قرار است حرف اول را بزند. اما عنوان رسانه نباید این تصور را به‌وجود بیاورد که این وب‌سایت‌ها صرفاً انتقال‌دهنده‌های پیام به‌شکلی جدید هستند. 

رسانه‌های اجتماعی به‏خصوص برخی گونه‌های آن از جمله شبکه‌های اجتماعی را باید فضای جدیدی برای زیستن دانست. این رسانه‌ها دنیای جدیدی در فضای مجازی ایجاد کرده‌اند که به‌تدریج جای خود را در زندگی تعداد بیشتری از آدم‌ها باز می‌کند. حداقل برای تعدادی از کاربران، بخش قابل توجهی از زندگی روزمره در این‌گونه وب‌سایت‌ها و محیط‌های مجازی می‌گذرد. این تعاملات دنیای مجازی، دنیای فیزیکی کاربران را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و اثرات آن در سراسر لحظه‌های زندگی آنها امتداد پیدا می‌کند. عرصه‌های مختلف زندگی روزمره در رسانه‌های اجتماعی، با توجه به ویژگی‌های این محیط جدید، دستخوش تغییراتی شده است. از جمله این عرصه‌های تعاملات انسانی، روابط عاطفی است که در فضای مجازی قواعد متفاوتی پیدا کرده است.

از چت‏روم‏ها تا شبکه‏های اجتماعی
نخستین عرصه‏های فضای مجازی
رسانه‌های اجتماعی به‏خصوص برخی گونه‌های آن از جمله شبکه‌های اجتماعی را باید فضای جدیدی برای زیستن دانست. این رسانه‌ها دنیای جدیدی در فضای مجازی ایجاد کرده‌اند که به‌تدریج جای خود را در زندگی تعداد بیشتری از آدم‌ها باز می‌کند.
که امکان شکل‏گیری جماعت‏های اینترنتی و تعامل دوسویه کاربران را فراهم کردند، چت‏روم‏ها، فروم‏ها و گروه‏های ایمیلی بودند که می‏توان آنها را نسل اول رسانه‏های اجتماعی دانست. جو غالب بر این فضاها به‏گونه‏ای بود که کاربران بیشتر با نام‏های مستعار در آنها حضور پیدا می‏کردند. روابطی که در این فضاها شکل می‏گرفتند نیز اغلب همراه با ابهام‏های بسیاری بودند. بسیار پیش می‏آمد که شخصی هویتی بر خلاف آنچه که دارد، از خود نشان دهد. 


امکانات محدود نرم‏افزاری این فضاها و ساختار شبکه‏ای مبتنی بر تعامل کاربران بی‏شناسنامه، امکان دروغ‏گویی در خصوص جنسیت، سن، شغل، محل سکونت و وضعیت اقتصادی را فراهم کرده بود. این شرایط امکان سوء استفاده کاربران فرصت‏طلب را فراهم می‏آورد و آسیب‏های متفاوتی را برای برخی از کاربران ایجاد می‏کرد. روابط عاطفی شکل‏گرفته از طریق این فضاها نیز اغلب و نه به‏طور مطلق، شکننده‏تر و ناپایدارتر از روابط شکل گرفته خارج از فضای مجازی بودند. 

اما فضای تعامل جدیدتری که در نسل دوم رسانه‏های اجتماعی و از جمله با شبکه‏های اجتماعی شکل گرفته، متفاوت از قبل است. اگر در چت‏روم‏ها کنجکاوی برای آشنایی با افراد غریبه و ناشناس در بین کاربران، خواستی فراگیر بود، در شبکه‏های اجتماعی اغلب کاربران در اضافه کردن افراد ناشناس به لیست دوستان‏شان با احتیاط عمل می‏کنند. بدین ترتیب روابط آنلاین از مرحله تعامل در شبکه‏ افراد با شناسه‏های مجازی به مرحله تعامل آنلاین با آدم‏های با شناسنامه‏های حقیقی در دنیای فیزیکی گذر کرده است. در شبکه‏های اجتماعی اغلب کاربران، افراد حاضر در لیست دوستان‏شان را یا مستقیماً و یا با واسطه و از طریق دوستان مشترک می‏شناسند. 
اضافه کردن فرد جدید به لیست، حتی اگر در شبکه‏ دوستان هم نباشد، اغلب بی‏حساب و کتاب صورت نمی‏گیرد و مبتنی بر کنجکاوی خام نیست. 

در این شبکه‏ها پروفایل‏های اعضا اغلب اطلاعاتی در مورد مشخصات فردی و علایق و شبکه‏ روابط آنها ارائه می‏دهد و همین عاملی برای رسیدن به شناخت ابتدایی است. 

اگر در نسل اول رسانه‏های اجتماعی شامل چت‏روم‏ها و فروم‏ها بیشتر آی.دی‏.های ناشناس با یکدیگر در ارتباط بودند، در نسل دوم رسانه‏های اجتماعی پروفایل‏های آشنا در تعامل با هم هستند. از این رو روابط و دوستی‏های برآمده از شبکه‏های اجتماعی ماهیتی متفاوت با چت‏روم‏ها دارد. شبکه‏های اجتماعی با افراد شناسنامه‏دار در حالی رشد پیدا می‏کنند که چت‏روم‏ها، فروم‏ها و برخی از شبکه‏های جدیدتر که کاربران آنها آی.دی‏های ناشناس هستند، همچنان
اما فضای تعامل جدیدتری که در نسل دوم رسانه‏های اجتماعی و از جمله با شبکه‏های اجتماعی شکل گرفته، متفاوت از قبل است. اگر در چت‏روم‏ها کنجکاوی برای آشنایی با افراد غریبه و ناشناس در بین کاربران، خواستی فراگیر بود، در شبکه‏های اجتماعی اغلب کاربران در اضافه کردن افراد ناشناس به لیست دوستان‏شان با احتیاط عمل می‏کنند.
به فعالیت خود ادامه می‏دهند و مخاطبان خاص خود را دارند. پس مسئله اصلی در نسل اخیرِ رسانه‏های اجتماعی، برخلاف گذشته،
هویت ناشناس اغلب کاربران نیست و مسئله‏های تازه‏ای در این فضای جدید مطرح است.

فیس‏بوک و پیچیده‏سازی روابط
تصور ساده‏انگارانه‏ای است که شبکه‏های اجتماعی را تنها ابزارها و محیط‏های تازه‏ای برای تعاملات روزمره تلقی کنیم که در کنار محیط‏های فیزیکی سابق قرار می‏گیرند تا صرفاً امکان جدیدی برای برقراری رابطه باشند. این شبکه‏ها با فراهم آوردن امکان‏های نرم‏افزاری پیشرفته، دنیای جدیدی ایجاد کرده‏اند که قواعد خاص خودش را دارد. مثلاً پرطرفدارترین شبکه اجتماعی دنیا یعنی فیس‏بوک در حال شکل‏دهی به نظام جدیدی در عرصه روابط عاطفی است. اگر در گذشته افراد در مورد وضعیت تأهل‏شان به مجرد/متأهل/مطلقه و شاید دو-سه مورد دیگر تقسیم می‌شدند، حالا در فیس‌بوک با لیست بلندبالایی از انواع حالت‌های مختلف برای مشخص کردن وضعیت‌شان مواجه هستند. 


در فیس‌بوک، هر کاربر می‌تواند در پروفایلش وضعیت رابطه‌اش را از یک لیست نه حالته مشخص کند: «مجرد، متأهل، نامزد کرده، مطلقه، جدا شده ولي متأهل، بيوه، در رابطه، در رابطه‌ آزاد، در رابطه‌ای پیچیده». هر چند کاربران می‌توانند هیچ کدام از این گزینه‌ها را انتخاب نکنند، اما آمارها نشان می‌دهد ۶۰ درصد فیس‌بوکی‌ها خودشان را در قالب یکی از این گزینه‌ها به کاربران دیگر معرفی کرده‌اند. این گونه‌های جدید از رابطه، فراتر از یک گزینه پروفایل فیس‌بوک، وضعیت شخص در زندگی را مشخص می‌کند. این دسته‌بندی فیس‌بوکی علاوه بر اینکه بین اعضای این سایت به‌عنوان گونه‌های جدید رابطه عاطفی تثبیت می‌شود، به تدریج از طریق شبکه دوستان غیرمجازی اعضا به دنیای فیزیکی نیز کشیده می‌شود و ممکن است به بخشی از نظام غالب روابط عاطفی در جامعه تبدیل شود. 

در نتیجه از نگاه فیس‌بوکی، وضعیت رابطه عاطفی آدم‌ها هشت حالت متفاوت دارد. این حالت‌ها هرچند وقت یک‌بار به‌روز می‌شوند و معمولاً به تعداد آنها اضافه می‌شود. چند سال پیش این تعداد کم‌تر بود و به‌تدریج و احتمالاً با در نظر گرفتن خواست کاربران به شکل‌ فعلی رسید. 



طبیعی است که فیس‌بوک در ارائه آمارهای مربوط به وضعیت کاربرانش، آنها را در این دسته‌بندی لحاظ کند و از مبنای شکل‌های جدید رابطه فیس‌بوکی استفاده کند. مثلاً پس از روز ولنتاین سال گذشته میلادی، فیس‌بوک گزارشی درباره ارتباط وضعیت رابطه عاطفی با احساس خوشحالی منتشر کرد. فیس‌بوک از تحلیل کلمات مثبت و منفی که کاربران در پیغام‌هایشان به‌کار برده بودند، میزان خوشحالی آنها را سنجیده بود و در ارتباط با وضعیت رابطه‌شان قرار داده بود. 

نتایج
در این شبکه‏ها پروفایل‏های اعضا اغلب اطلاعاتی در مورد مشخصات فردی و علایق و شبکه‏ روابط آنها ارائه می‏دهد و همین عاملی برای رسیدن به شناخت ابتدایی است.
نشان می‌داد که کسانی که «در رابطه» قرار دارند، خوشحال‌تر از افراد ازدواج‌کرده و نامزد ‌کرده‏اند. از طرف دیگر افرادی که «در رابطه‌ای پیچیده» و «در رابطه‌‌ای آزاد» قرار دارند از افراد مجرد کمتر خوشحالند. اما مهم‌ترین نتیجه این تحلیل این بود که افرادی که وضعیت رابطه‌شان را مشخص نکرده‌اند، «ناراحت‌ترین» کاربران هستند. قاعدتاً از این تحلیل فیس‌بوکی باید این نتیجه اخلاقی را گرفت که برای خوشحال بودن باید وارد بازی فیس‌بوکی شد و خود را در قالب یکی از جایگاه‌های هشت‌گانه فیس‌بوکی تعریف کرد. اما اثرات این امکان ساده فیس‌بوک، یعنی مشخص کردن وضعیت رابطه عاطفی، بسیار فراتر از اینهاست. 

ظاهراً توجه و حساسیت به وضعیت رابطه مشخص شده در فیس‌بوک، برای کاربران این سایت اهمیت قابل توجهی دارد و بر روابط اعضا با یکدیگر تأثیرگذار است. 

شاهد این ادعا نیز خبرهای عجیبی است که گاه به بخش حوادث رسانه‌ها راه پیدا می‌کند و البته آمارها و نتایج پژوهش‌هایی است که بر روی کاربران این شبکه اجتماعی انجام شده است. 

خبرهایی مانند اینکه «دامادی در لحظه بله گفتن عروس، در میانه مراسم ازدواج، وضعیت رابطه‌اش در فیس‌بوک را به‌روز کرد و به متأهل تغییر داد» یا «شوهری زنش را به‌خاطر اینکه در پروفایل فیس‌بوک گزینه مجرد را انتخاب کرده بود، به قتل رساند»، این‌روزها در بخش حوادث رسانه‌ها زیاد دیده می‌شود. فیس‌بوک حالا پای ثابت بخش حوادث رسانه‌‌های زرد است و به سوژه‌ای جذاب برای روزنامه‌نگاران جنجال‌ساز تبدیل شده است. اما دنیای روابط فیس‌بوکی علاوه بر روزنامه‌نگاران جنجال‌ساز، سوژه‌ مناسبی برای پژوهشگران آمارساز نیز محسوب می‏شود.

روابط آنلاین و پژوهش‌های آنلاین
هم‌زمان با فراگیر شدن استفاده از رسانه‌های اجتماعی و گسترش روابط آنلاین، توجه پژوهشگران نیز به این عرصه جدید تعاملات انسانی بیشتر جلب شده است. تعداد پژوهش‌هایی که کاربران انواع مختلف رسانه‌های اجتماعی و جنبه‌های مختلف فعالیت‌های آنها را موضوع تحقیق قرار داده‌اند رو به افزایش است. رابطه این فضاهای مجازی جدید با روابط عاطفی یکی از جنبه‌های مورد توجه این پژوهش‌هاست. 

شبکه‌های اجتماعی که فضایی برای زندگی مجازی کاربران فراهم آورده‌اند، از جنبه‌های
این شبکه‏ها با فراهم آوردن امکان‏های نرم‏افزاری پیشرفته، دنیای جدیدی ایجاد کرده‏اند که قواعد خاص خودش را دارد. مثلاً پرطرفدارترین شبکه اجتماعی دنیا یعنی فیس‏بوک در حال شکل‏دهی به نظام جدیدی در عرصه روابط عاطفی است. اگر در گذشته افراد در مورد وضعیت تأهل‏شان به مجرد/متأهل/مطلقه و شاید دو-سه مورد دیگر تقسیم می‌شدند، حالا در فیس‌بوک با لیست بلندبالایی از انواع حالت‌های مختلف برای مشخص کردن وضعیت‌شان مواجه هستند.
مختلف بر روابط عاطفی کاربران‌شان تأثیر می‌گذارند. این شبکه‌ها از سویی می‌توانند فضایی برای آشنایی‌های جدید باشند، ممکن است آشنایی‌های قبلی را تضعیف/تقویت کنند و همچنین گاهی عامل به‌هم خوردن رابطه‌ای قدیمی می‌شوند. هر یک از این جنبه‌ها موضوع پژوهش‌های فراوانی قرار گرفته که اغلب از سوی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان صورت می‌گیرد و نتایج آن به‌صورت آمارهایی منتشر می‌شود که نشان از بروز تغییراتی در این عرصه است. به چند نمونه جدید از این آمارها نگاهی می‌اندازیم. 


مجله سوِن‌تین (Seventeen) تحقیقی انجام داده که نتایج آن نشان می‌دهد شبکه‌های اجتماعی و به ویژه فیس‌بوک نحوه پیدایش روابط عاشقانه را متحول کرده‌اند. ۱۰ هزار نوجوان ۱۶ تا ۲۱ ساله درباره روابط عاطفی‌شان در فضای مجازی مورد پرسش‌ قرار گرفته‌اند. نتایج نشان می‌دهد وضعیت رابطه در فیس‌بوک برای دختران و پسران نوجوان اهمیت قابل توجهی دارد و البته برای دختران مهم‌تر است. تنها حدود ۲۷ درصد پاسخ‌گویان گفته‌اند پس از به‌هم‌خوردن یک رابطه، دوستان سابق‌شان را از لیست خارج می‌کنند و یا نوشته‌های آنها را پنهان می‌کنند. جالب آنجاست که ۷۳ درصد باقی‌مانده حتی پس از به‌هم‌خوردن یک رابطه، طرف مقابل را در لیست دوستان‌شان نگه می‌دارند. 

گزارش دیگری به نقل از وكلای امریکایی مدعی شده حدود یک‌پنجم دادخواست‌های طلاق آنلاین در این کشور با فیس‌بوک مرتبط است. تعاملات فیس‌بوکی، شامل اطلاعات به‌اشتراک‌گذاشته‌شده، پیام‌های رد و بدل شده، عکس‌های منتشر شده و سایر موارد این‌چنینی، باعث بروز حساسیت‌هایی بین زوج‌ها می‌شود که بخشی از آن به دادخواست طلاق منجر شده است. ظاهراً برای زوج‌های مشکوک و حساس، پروفایل‌های فیس‌بوک به محلی برای تجسس آنلاین تبدیل شده است.

دنیای جدید ناشناخته و هراس اخلاقی
برخی رسانه‏ها با ایجاد «هراس اخلاقی» (Moral Panic) در مورد حضور کاربران به‏خصوص نوجوانان در فضای مجازی، پیامد‏های اغراق‏آمیزی را درباره فعالیت آنها به تصویر می‏کشند. عددهای تولید شده در پژوهش‌های آمارسازان روان‌شناس و جامعه‌شناس بهترین خوراک را برای این رسانه‌ها فراهم می‌کند. این رسانه‌ها، بخش‌هایی از این آمارها را که بیشترین تضاد با نظام روابط اجتماعی موجود دارد، برجسته‌ می‌کنند و مخاطب عام را با نگاه هراس‌آلود خودشان همراه می‏سازند. اين جنجال‌سازي‌‌ها اغلب مانع از رسيدن به شناخت نزديك به واقعيت اين فضاهاي جديد مي‌شود. 



به تحقیق‌ها و پژوهش‌های این‌چنینی که بر آمار و ارقام متکی هستند، پژوهش‌های «کمی» گفته می‌شود. این پژوهش‌ها تلاش می‌کنند با خلاصه کردن رفتارها و تعاملات انسانی در آمار و ارقام و درصدها، شناختی سریع‌الفهم از فضای زیست مجازی ارائه دهند. اما بسنده کردن به این پژوهش‌های عددمحور نمی‌تواند به شناختی دقیق و نزدیک به واقعیت از این
برخی رسانه‏ها با ایجاد «هراس اخلاقی» (Moral Panic) در مورد حضور کاربران به‏خصوص نوجوانان در فضای مجازی، پیامد‏های اغراق‏آمیزی را درباره فعالیت آنها به تصویر می‏کشند.
حوزه منجر شود. تغییر روابط عاطفی در فضای مجازی، مانند دیگر تغییرات این حوزه بسیار پیچیده‌تر از این است که بتوان آن‌را در چند عدد و رقم خلاصه کرد. 

در مقابل این پژوهش‌های «کمی»، تحقیقات «کیفی» قرار می‌گیرند که تلاش می‌کنند نگاه متفاوتی به موضوع مورد مطالعه داشته باشند.
برای مطالعه بهتر تغییرات روابط عاطفی در رسانه‌های اجتماعی، نگاه مناسب‌تر، استفاده از این نوع پژوهش‌هاست که با استفاده از گفت‌وگو‌های مفصل با کاربران فضای مجازی و مشاهده طولانی مدت روابط آنلاین، تلاش می‏کنند به شناخت برسد. شاید اشاره به نتیجه یک نمونه از پژوهش‌های کیفی درباره کاربران شبکه‌های اجتماعی، اهمیت این نوع مطالعات را بیشتر نشان دهد. 

این‌روزها بسیار گفته می‏شود نسل جدید که در بین صاحب‏نظران رسانه‏های مجازی به نسل مای.‏اسپیس (به دلیل استفاده گسترده نوجوانان غربی از شبکه اجتماعی مای.اسپیس) معروف شده‏اند، نسل بی‏شرم و حیایی هستند که دیگر حریم خصوصی برای آنها معنایی ندارد. مسئله «حریم خصوصی» در شبکه‌های اجتماعی از جمله اصلی‌ترین چالش‌های این فضاهای جدید است که رسانه‌ها در چند سال اخیر بسیار به آن پرداخته‌اند. نتیجه یک پژوهش که در آن با تعدادی از کاربران نوجوان شبکه‌های اجتماعی گفت‌وگوهای مفصلی انجام شده نشان می‌دهد، برخلاف تصور عامیانه که اغلب رسانه‌ها با استناد به برخی شواهد ناقص و آمار و ارقام پراکنده به آن دامن می‌زنند، مسئله حریم خصوصی برای نسل جدید بی‌معنی نیست، بلکه معنای آن در مقایسه با گذشته تغییر کرده است. 

این نوجوانان گفته‌اند همان‌قدر که علاقه دارند مسائل شخصی‌شان را با طیفی از دوستان نزدیک‌شان به‌اشتراک بگذارند، نمی‌خواهند این مسائل توسط والدین‌شان و برخی غریبه‏ها دیده شود. به‌تعبیری می‌توان گفت حریم خصوصی برای کاربران نوجوان شبکه‌های اجتماعی بی‌معنی نشده است، بلکه دایره آن گسترش پیدا کرده است. 

به‌همین ترتیب سایر جنبه‌های روابط انسانی در شبکه‌های اجتماعی باید با پژوهش‌های عمیق و كيفي مطالعه شوند. تنها با استفاده از این روش‌هاست که می‌توان به دنیای کاربران فضاي مجازی نزدیک شد و برای رفتارهای به‌ظاهر عجیبی مانند نحوه خواستگاری کردن مایکل توضیحی قابل قبول پیدا کرد. 

محمدمهدي مولايي
مجله دنياي كامپيوتر و ارتباطات-شماره 97
کد مطلب: 16588
نام شما
آدرس ايميل شما

مهمترين اقدام برای پيشگیری از تکرار امثال کوروش کمپانی؟
اصلاح قوانين
برخورد قاطع
اصلاح گمرکات
آزاد کردن بازار
آگاه سازی مردم
هيچکدام