شايد كه من بيگانهام ...
عليرضا صالحي - دنياي كامپيوتر و ارتباطات
الكامپ سيزدهم را ميتوان همانند الكامپ دهم، نقطه عطفي در صنف IT به حساب آورد.
اگر الكامپ دهم آيينهاي شد بازتابدهنده همبستگي و يكدلي صنف كه تحت لواي مديريتي واحد توانستند يكي از بهترين و پررونقترين دورههاي نمايشگاه را برگزار كنند، الكامپ سيزدهم هم آيينهاي شد نماينگر تفرق و چنددستگي ميان اعضاء همان صنف.
در الكامپ سيزدهم ميشد طيف گستردهاي از جديترين موافقان يا پرشورترين مخالفان حضور در نمايشگاه را ديد.
در دو سر اين طيف گروههايي بودند كه هر كدام داعيه رهبري جمعي از شركتها و همفكران خود را داشتند و اگر يكي حضور در نمايشگاه را عين صواب ميدانست، ديگري آن را مستوجب كيفر ميديد.
شركتكنندگان در نمايشگاه از سويي به خيانت و بيگانه بودن با مرام صنفي متهم ميشدند و از سوي ديگر با ارائه تسهيلات و تخفيفات به حضور در نمايشگاه تشويق ميشدند.
در ميانه طيف نيز بدنه اصلي صنف IT و شركتها بيشماري بودند كه حتي تا واپسين روزهاي باقيمانده به برگزاري نمايشگاه نيز نميدانستند كه بالاخره بايد به دعوت كداميك از مدعيان لبيك بگويند.
اين چنددستگي از يك سو، بيرمق برگزار شدن نمايشگاه پيشين از سويي ديگر و همچنين عواملي مانند ركود بازار IT و جديت شركت سهامي نمايشگاهها در برپايي الكامپ باعث گرديد كه هيچكدام از شركتها نتوانند براي حضور در الكامپ تصميمي قاطع بگيرند و با برنامهريزي پيش بروند.
نتيجه آن شد كه بسياري از شركتها تصميم گرفتند اصطلاحا با چراغ خاموش حركت كنند و تا آخرين روزها سخني از حضور يا عدم حضور در الكامپ به زبان نياورند، برخي با ترفند و اسامي مستعار در نمايشگاه شركت ميكنند و بعضي ديگر به اميد احتمال نتيجه بخش بودن، به الكامپ بيايند و خلاصه در اين هياهو هركه به فراخور تجربه، قدرت رايزني و شرايط خود وابسته به صورت انفرادي دست به كار شد.
اما الكامپ سيزدهم بر خلاف پيشبينيها و به مدد همزماني با نمايشگاه تلهكام با رونق بسيار و رضايت غالب غرفهداران برگزار شد و نقطه پاياني بر ركود چند ساله خود گذاشت.
اين تشتت و چنددستگي منفي باعث از رونق افتادن الكامپ نشد و چه بسا بسياري از بازديدكنندگان اساسا از وجود چنين اختلافات داخلي بيخبر بودند اما آنچه كه اتفاق افتاد و هنوز تبعات آن به درستي روشن نشده است تضعيف انسجام صنفي و متزلزل شدن شيرازه آن بوده و اين از عجايب است كه نمايشگاهي با رونق برگزار شود و اعضاي آن صنف از رونق آن نگران باشند! چه اين رونق شايسته مقدمهاي است بر كسادي همبستگي صنفي.
ظريفي ميگفت كه با وضعيتي كه پيش آمده، نميدانم از حضور در الكامپ و رونق آن خوشحال باشم و سرافراز يا نادم و سرافكنده كه چرا يكدستي صنف را از ميان بردهام و اگر صنف IT همين است كه ميبينم شايد كه من بيگانهام...