۰
plusresetminus
سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۲

همکاران مشکوک!

ایتنا - روابط عمومی‌ها و مدیران نباید به جمع‌کردن سیاه‌لشکرهای که معلوم نیست چگونه و از کجا زود‌تر از روزنامه‌نگاران به برنامه‌های خبری می‌رسند و بی‌آنکه چیزی بنویسند، قبل از پایان نشست به سمت محل اهدای هدایا می‌روند! دل خوش کرده و تصور کنند فضای رسانه‌ای کشور را مدیریت می‌کنند.


علی شمیرانی – چندی پیش یکی از دوستان حرفی زد که مرا به فکر فرو برد.
پرسید کجا مشغولی، گفتم همان کار سابق، نگاهش عوض شد و گفت "خجالت نمی‌کشی از این که روزنامه‌نگاری!؟" قبل از این که فرصت کنم چیزی بگویم گفت، این کار در شان شما نیست! بروید به سمت کار دیگری.
مانده بودم چه بگویم.

از این موضوع گذشت تا روزی برای کار دیگری با آن دوست دیدار مجددی داشتم، او که انگار یادش بود چه حرفی به من زده، گفت همراه من بیا یک نشست خبری دارم، بعد از نشست ببین همکارانت چه می‌کنند؟

مراسم که تمام شد به سمت مدیر مذکور حمله ور شدند. وی نیز به هر کدام تیکه‌ای می‌انداخت و می‌خندید، آن خبرنگاران هم که گویی از شنیدن این مسایل هیچ ناراحتی نداشتند باز هم مدیر مربوطه را رها نمی‌کردند.
دوست هم به من تاکید می‌کرد همچنان همراهش باشم. کمی که از جمع دورتر شدیم خواسته‌های درگوشی و علنی آن خبرنگاران مطرح شد. آنها از بلیط ۲ هزارتومانی فلان مجموعه، عدم گرفتن هدیه در نشست خبری قبلی، استفاده از امکانات ، تفاوت گذاشتن میان خبرنگاران در دادن هدیه! و ... غیره گفتند.

مدیر مربوطه هم وعده پیگیری می‌داد و در نهایت یقه خود را از دست آن خبرنگاران رها کرد و به دفتر بازگشتیم. سرم پایین و در فکر بودم.
می‌دانم که وضع اقتصادی در کشور چیست و از شیر فروشی که در شیرش آب می‌کند و حجمش را کم و قیمتش را افزایش می‌دهد تا پزشکی که بیمار را وادار به انواع آزمایش بی‌جهت از آزمایشگاه‌های دوستان و شرکایش می‌کند، هر کس به طریقی به فکر خود است، اما این که عده‌ای تحت عنوان خبرنگار که باید همچون یک قاضی سلامت حرفه‌ای خود را حفظ کنند، حالا خود در چنین سطحی به گدایی مشغول هستند، چندان هم قابل هضم نبود.

اما حقیقت ماجرا چیست؟
آری در هر صنفی خوب و بد هست. این روزها روزنامه‌نگاران به نشست‌های خبری که می‌روند دیگر جایی برای نشستن هم ندارند.
تصاویر نشست‌های خبری را هم که می‌بینم، روزنامه‌نگاران قدیمی در انتهای سالن‌ها یا پشت دیگران جایی برای نشستن یافته‌اند. جمعیت آنقدر زیاد شده که فرصتی برای طرح پرسش نیست. بدتر آنکه از جماعت حاضر تقریبا هیچ کس را نمی‌شناسی.

اما این افراد کیستند؟
ظاهراً روابط عمومی‌ها لذت وافری از شلوغی نشست‌های خبری می‌برند و پیش مدیران خود پز می‌دهند که در خواب خود نیز نمی‌دیدی این همه خبرنگار! برایت جمع کنم!
در انتهای مجلس نیز همکاران غریبه‌، برای گرفتن هدایا به مدیران روابط عمومی‌ها یورش می‌برند و گاه صدای دعوا هم بلند می‌شود که "هدیه ما چه شد؟!"

البته روابط عمومی‌ها و مدیران نباید به جمع‌کردن سیاه‌لشکرهای که معلوم نیست چگونه و از کجا زود‌تر از روزنامه‌نگاران به برنامه‌های خبری می‌رسند و بی‌آنکه چیزی بنویسند، قبل از پایان نشست به سمت محل اهدای هدایا می‌روند! دل خوش کرده و تصور کنند فضای رسانه‌ای کشور را مدیریت می‌کنند.

شاید دوست بنده هم این مطلب را بخواند. من از اندک همکارانم و نه سیاه‌لشکرهای هدیه‌بگیر، همچنان دفاع می‌کنم. اگرچه امیدوارم مدیران روابط عمومی‌ها نیز تدبیری برای این موضوع داشته باشند. بماند که برخی از مدیران روابط عمومی نیز تا قبل از انتصاب خود به این مسوولیت، سابقه نوشتن یک خبر و یک روز کار در این عرصه را هم ندارند. آنها تنها چیزی که بلدند احضار سیاه‌لشکرهای هدیه‌بگیر و خرید جایزه از برخی جشنواره‌ها،کنفرانس‌ها و همایش‌هاست!
 
کد مطلب: 28377
نام شما
آدرس ايميل شما

مهمترين اقدام برای پيشگیری از تکرار امثال کوروش کمپانی؟
اصلاح قوانين
برخورد قاطع
اصلاح گمرکات
آزاد کردن بازار
آگاه سازی مردم
هيچکدام